Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
24
+5
+120
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
2
-2
-4
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+116
Incorrect answers
July
ژوئیه
Our next meeting will be on 3 July.
جلسه بعدی ماه روز سوم ژوئیه خواهد بود.
bonnet
کلاه بیلبه- عرق چین
Bonnet is a type of hat that covers the ears and is tied under the chin.
کلاه بیلبه نوعی کلاه (به شکل عرق چین) است که گوشها را میپوشاند و زیر چانه بسته میشود.
Sunday
یکشنبه
We're going to visit my uncle on Sunday.
قرار است روز یکشنبه به دیدن عمویم برویم.
Friday
جمعه
I haven't spoken to him since last Friday.
از جمعهی گذشته تا حالا با او صحبت نکردهام.
date
تاریخ
What is your date of birth?
تاریخ تولد شما چه زمانی است؟
January
ژانویه
The gym always gets a lot of new members in January.
همیشه در ماه ژانویه، تعداد زیادی عضو جدید به باشگاه اضافه میشوند.
February
فوریه
Her birthday is in February.
تولد او در فوریه است.
August
اوت
They usually go to their hometown in August for vacation.
آنها معمولا در ماه اوت برای تعطیلات به زادگاهشان میروند
March
مارس
I hope to see you again in March.
امیدوارم دوباره شما را در ماه مارس ببینم.
September
سپتامبر
Sara is starting school next September.
سارا مدرسه رفتن را از سپتامبر سال آینده شروع میکند.
April
آوریل
There is still snow on the ground here in April.
در این مکان در ماه آوریل هم هنوز برف روی زمین است.
October
اکتبر
I have to wait until October to see the specialist.
باید تا ماه اکتبر منتظر بمانم تا متخصص را ببینم.
year
سال
We look forward to greater success in the coming year.
ما به موفقیت بیشتر در سال پیش رو امیدوار هستیم.
seven
هفت
The restaurant opens for dinner at seven.
رستوران برای وعدهی شام ساعت هفت باز میشود.
two
دو
There are two errors in your report.
در گزارش شما دو اشکال وجود دارد.
eight
هشت
She was eight years old when her family moved here.
وقتی خانوادهی او به اینجا آمدند، او هشت ساله بود.
nine
نه
I've booked a table at the restaurant for nine o'clock.
من میزی را برای ساعت نه در رستوران رزرو کردهام.
five
پنج
I work five days a week.
من پنج روز در هفته کار میکنم.
six
شش
He cut the cake into six pieces.
او کیک را به شش تکه تقسیم کرد.
fourteen
چهارده
At the age of fourteen, I had never even been on a train, let alone an aircraft.
تا سن چهارده سالگی، تا به حال سوار قطار هم نشده بودم. چه برسد به هواپیما!
sixteen
شانزده
We've got sixteen people coming for lunch.
ما برای ناهار شانزده مهمان داریم.
seventeen
هفده
She will be seventeen years old next year.
او سال آینده هفده ساله میشود.
eighty
هشتاد
They've invited eighty guests to the wedding.
آنها هشتاد نفر مهمان به عروسی دعوت کردهاند.
office
اداره
I didn't leave the office until eight o'clock last night.
من دیشب تا ساعت هشت هنوز اداره را ترک نکرده بودم.
call
تلفن زدن
She called this morning at the office and we had a brief chat.
صبح وقتی که در دفتر بودم با من تماس گرفت و گفت و گوی کوتاهی داشتیم.
telephone
تلفن
She spends hours and hours on the telephone.
او ساعتهای زیادی را پشت تلفن سپری میکند.
street
خیابان
Our daughter lives just across the street from us.
دختر ما دقیقا آن سمت خیابان ما زندگی میکند.
e-mail
پست الکترونیکی
You can contact us by email or fax.
شما میتوانید از طریق پست الکترونیکی یا فکس با ما در تماس باشید.
Correct answers
Saturday
شنبه
Saturday is the first day of the week in Iran.
در ایران، شنبه اولین روز هفنه است.
Thursday
پنج شنبه
He goes to a drawing class on Thursdays.
او پنجشنبهها به کلاس نقاشی میرود.
Monday
دوشنبه
Monday is the third day of the week.
دوشنبه سومین روز هفته است.
Tuesday
سه شنبه
The work has to be finished by next Tuesday.
این کار باید تا سه شنبهی هفتهی آینده تمام شده باشد.
month
ماه
The project will be finished in the next few months.
این پروژه در چند ماه آینده به اتمام خواهد رسید.
Wednesday
چهارشنبه
Sepehr visits his friends on Wednesdays.
سپهر چهارشنبهها دوستانش را ملاقات میکند.
three
سه
Due to roadworks, three lanes of highway have to converge into two.
به دلیل انجام عملیات راه داری، سه خط بزرگ راه باید به دو خط همگرا شوند.
four
چهار
Most animals have four legs.
بیشتر حیوانات چهار پا دارند.
ten
ده
The boat is ten meters in length.
طول قایق ده متر است.
one
یک
When one engine stopped, we had to turn round and return home.
وقتی که یکی از موتورها از کار ایستاد، مجبور شدیم دور بزنیم و به خانه برگردیم.
twelve
دوازده
Hotel guests should vacate their rooms by twelve noon.
مهمانان هتل باید اتاقهای خود را تا ساعت دوازده ظهر تخلیه کنند.
thirteen
سیزده
Some people think that thirteen is an unlucky number.
برخی مردم فکر میکنند که سیزده عدد بدیمنی است.
eighteen
هجده
The product of six and three is eighteen.
حاصلضرب شش در سه برابر است با هجده.
nineteen
نوزده
Her novels have been translated into nineteen languages.
رمانهای او به نوزده زبان ترجمه شدهاند.
fifteen
پانزده
She was about fifteen years old when she won her first championship.
وقتی که اولین قهرمانیاش را از آن خود کرد حدودا پانزده سال داشت.
twenty
بیست
It takes me twenty minutes to get to work.
بیست دقیقه طول میکشد تا به سر کار برسم.
thirty
سی
He got married when she was thirty years old.
او وقتی سی ساله بود ازدواج کرد.
forty
چهل
She was a successful lawyer by the time she was forty.
وقتی که به سن چهل سالگی رسیده بود، وکیل موفقی شده بود.
fifty
پنجاه
There are about fifty calories in an apple.
یک سیب حدودا پنجاه کالری دارد.
sixty
شصت
There are sixty seconds in a minute.
هر دقیقه شصت ثانیه است.
ninety
نود
He must be ninety if he's still alive.
اگر هنوز زنده باشد، باید نود سال داشته باشد.
seventy
هفتاد
This house was built seventy years ago.
این خانه هفتاد سال پیش ساخته شده است.
one-hundred
صد
We've driven about one hundred kilometers in the last two hours.
در دو ساعت گذشته، حدودا صد کیلومتر رانندگی کردهایم.
mobile phone(cell phone)
تلفن همراه
I'm on a vacation in another country, and my cell phone doesn’t work.
من در مسافرت خارج کشور هستم و تلفن همراهم کار نمیکند.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام