Result  
Correct:12+5 +60
New words:0+10 +0
Incorrect:1-2 -2
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +58
Incorrect answers
jug   پارچ
She filled the jug up with water.
او پارچ را پر از آب کرد.
Correct answers
play basketball   بسکتبال بازی کردن
I used to play basketball with my friends every day.
قبلا هر روز با دوستانم بسکتبال بازی می‌کردم.
bun   کیک فنجانی
A bun is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و غالباً گرد است.
box   جعبه
He ate a whole box of chocolates.
او یک جعبه‌ی کامل شکلات را خورد.
bus   اتوبوس
You should go by bus if you want to see the sights.
اگر می‌خواهی مناظر را تماشا کنی باید با اتوبوس بروی.
nut   مغز(پسته و بادام)
He cracks (opens) the nuts with his teeth.
او آجیل را با دندان‌هایش می‌شکند.
hut   کلبه
We spent the night in a wooden hut.
ما شب را در کلبه‌ای چوبی سپری کردیم.
pup   توله -سگ و برخی حیوانات
It is a seal pup.
این توله‌ی فُک است.
cup   فنجان
Would you give me a cup of coffee?
ممکن است یک فنجان قهوه به من بدهید؟
mud   گل و لای
The vehicles got bogged down in the heavy mud.
وسایل نقلیه در گل و لای سنگین گرفتار شدند.
gum   آدامس
Gum is a sticky substance that comes from the stems of some trees.
آدامس ماده‌ی چسبنده‌ای است که از ساقه‌ی بعضی از درختان به دست می‌آید.
tub   تشت- لگن
I'll fill the tub for you while you take off those wet clothes.
در حالی که آن لباس‌های خیس را در می‌آورید، من تشت را بریتان پر (از آب) می‌کنم.
mug   لیوان دسته دار
He washed up his mug and put it back on the shelf.
او لیوانش را شست و دوباره آن را در قفسه گذاشت.