Result  
Correct:11+5 +55
New words:10+10 +100
Incorrect:11-2 -22
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +133
Incorrect answers
chest   صندوق
He packed his books and clothes into three chests.
او کتاب‌ها و لباس‌هایش را در سه صندوق بسته بندی کرد.
crutch   چوب زیربغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
مارتین پایش را شکست، و او در شش هفته‌ی اخیر از چوب زیربغل استفاده می‌کرده.
rocket   موشک
They launched a rocket to the planet, Venus.
آنان موشکی به سیاره‌ی زهره فرستادند.
club   چوب (چوگان و گلف)
I have bought a set of golf clubs.
من مجموعه‌ای از چوب‌های گلف خریده‌ام.
bulb   حباب لامپ
The light bulb is too hot, wait a minute.
حباب لامپ خیلی داغ است، یک دقیقه صبر کن.
splint   آتل- تخته شکسته بندی
A splint is used as a support for a broken bone.
آتل به عنوان وسیله‌ای حمایت‌کننده برای استخوان شکسته به کار می‌رود.
tusk   عاج فیل- نیش گراز
The tusks of elephants are very expensive.
عاج‌های فیل بسیار گران است.
chest   صندوقچه
Her books and clothes were packed into chests and sent to Canada.
کتاب‌ها و لباس هایش در چند صندوق بسته بندی و به کانادا فرستاده شد.
chip   خرده- تراشه
I can see the wood chips.
می توانم خرده چوب‌ها را ببینم.
match   کبریت
Match burns when rubbed firmly against a rough surface
کبریت وقتی آتش می‌گیرد که محکم بر روی سطح زبری کشیده شود.
pram   کالسکه بچه
I saw her pushing a pram down the street.
او را در حالی دیدم که داشت کالسکه‌ی بچه را به سمت پایین خیابان هل می‌داد.
Correct answers
shopkeeper   مغازه دار
The shopkeeper in our alley sells all kinds of stuff.
مغازه‌دار کوچه‌ی ما، همه نوع جنس می‌فروشد.
stump   کنده درخت
Unfortunately, there were lots of tree stumps in the jungle.
متاسفانه کنده‌های زیادی در جنگل وجود داشت.
stand   دکه- کیوسک
He hired a hotdog stand.
دکه‌ای را برای (فروش) هات داگ اجاره کرد.
flex   سیم- کابل
The flex on this iron isn't long enough to reach the socket.
سیم این اتو آنقدر بلند نیست که به پریز برسد.
frill   چین و تور در لباس
You can sew a frill or two around the bottom of the skirt.
می توانی یک یا دو چین و تور دورتادور پایین دامن بدوزی.
check   کیش (در شطرنج)
In chess, check means putting the other player's king under direct attack.
در شطرنج، کیش به معنای قرار گرفتن شاه بازیکن مقابل در معرض حمله مستقیم است.
latch   کلون- چفت
Don't forget to leave the front door on the latch if you go to bed before I get back.
اگر قبل از برگشتن من می‌خوابی، فراموش نکن که چفت در را بیاندازی.
hutch   قفس- لانه- جعبه حیوانات
He bought a hutch for keeping his rabbits.
برای نگهداری خرگوش‌هایش یک قفس خرید.
switch   کلید برق
She flicked the on-off switch.
کلید برق را زد (چراغ را روشن کرد).
milk   شیر خوراکی
Goat's milk has a bad smell.
شیر بز بوی بدی می‌‌دهد.
grid   شبکه- نرده- حصار - توری
A metal grid had been placed over the hole to prevent people from falling in.
شبکه‌ای فلزی بر روی حفره قرار داده شد تا از افتادن مردم در آن جلوگیری شود.