Result  
Correct:17+5 +85
New words:16+10 +160
Incorrect:0-2 0
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +245
Correct answers
living room   اتاق نشیمن
That picture would go well on the wall in the living room.
آن عکس اگر روی دیوار اتاق نشیمن قرار بگیرد جلوه‌ی خوبی خواهد داشت.
bedroom   اتاف خواب
The house has four bedrooms, so it's pretty big.
آن خانه چهار اتاق خواب دارد، بنابراین حتما خانه‌ی خیلی بزرگی است.
kitchen   اشپزخانه
The delicious smell of freshly-made coffee came from the kitchen.
بوی خوب قهوه‌ی تازه از آشپزخانه به مشام می‌رسید.
bathroom   حمام
The bathroom's on the right at the end of the passage.
حمام در انتهای راهرو در سمت راست قرار دارد.
garage   پارکینگ
Did you put the car in the garage?
آیا اتومبیل را داخل پارکینگ گذاشتی؟
apartment   آپارتمان
I'll give you the key to my apartment.
کلید آپارتمانم را به تو خواهم داد.
flat   آپارتمان
They have a house in Karaj and a flat in Tehran.
آن‌ها یک خانه در کرج و یک آپارتمان در تهران دارند.
tower   برج
From the top of the tower, the outlook over the city was breathtaking.
از بالای برج، دیدن نمای کل شهر بسیار مهیج بود.
table   میز
They sat around the dinner table, arguing about different things.
آن‌ها دور میز شام نشسته بودند و در مورد مسائل مختلفی بحث می‌کردند.
computer   رایانه
Modern computers can hold huge amounts of information.
رایانه‌های مدرن توانایی ذخیره سازی مقدار بسیار زیادی اطلاعات را دارند.
mirror   اینه
The image you see in the mirror seems to be reversed.
تصویری که در آینه می‌بینید به نظر برعکس است.
playing   بازی کردن
Mohammad loves playing chess a lot.
محمد شطرنج بازی کردن را بسیار دوست دارد.
fixing   تعمیر کردن
His father is fixing the broken door.
پدر او در حال تعمیر در خراب است.
watching   تماشا کردن
He spent the entire afternoon watching a football match.
او تمام بعد از ظهر خود را به دیدن مسابقه‌ی فوتبال گذراند.
working   کار کردن
The introduction of new working practices has dramatically improved productivity.
معرفی روش‌های کاری جدید، میزان سودمندی را به شدت بهبود داده است.
drinking   نوشیدن
She drank a lot of water before going to bed.
او قبل از رفتن به رخت خوابش، مقدار زیادی آب نوشید.
draw   کشیدن
The children drew pictures of their families.
کودکان نقاشی‌هایی از خانواده‌های خود کشیدند.