Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
85
+5
+425
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
0
-2
0
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
8
+1
+8
Total Score:
+425
Correct answers
tunnel
تونل
The train went into the tunnel.
قطار وارد تونل شد.
splint
آتل- تخته شکسته بندی
A splint is used as a support for a broken bone.
آتل به عنوان وسیلهای حمایتکننده برای استخوان شکسته به کار میرود.
ant
مورچه
They studied the behavior of ants.
آنان به مطالعهی رفتار مورچهها پرداختند.
tent
خیمه- چادر
How does it feel to be back in civilization after all those weeks in a tent?
برگشتن به تمدن پس از هفتهها زندگی در چادر چه احساسی دارد؟
disk/disc
دیسک- صفحه
I saved the photos onto a disk for you.
عکسها را برایت روی یک سی دی ذخیره کردم.
desk
میز تحریر
He had a pile of papers on his desk.
انبوهی از عکسها را روی میزتحریرش داشت.
print
تصویر چاپی
The title is in bold print.
عنوان مطلب با فونت پررنگ (bold) چاپ شده است.
kilt
دامن اسکاتلندی
Scottish men and boys usually wear a kilt.
مردان و پسران اسکاتلندی معمولاً دامن اسکاتلندی میپوشند.
belt
کمربند
He had eaten so much that he had to loosen his belt.
آن قدر زیاد غذا خورده بود که ناچار شد کمربندش را شل کند.
tusk
عاج فیل- نیش گراز
The tusks of elephants are very expensive.
عاجهای فیل بسیار گران است.
blot
لکه جوهر
An inkblot made my shirt dirty.
یک لکه جوهر پیراهنم را کثیف کرد.
crisp
چیپس
I bought a packet of salt and vinegar crisps.
یک بسته چیپس سرکه نمکی خریدم.
crab
خرچنگ
We walked along the beach collecting small crabs.
در حالی که در کنار ساحل قدم میزدیم خرچنگهای کوچک را جمع میکردیم .
brush
برس
You should have a toothbrush and a hairbrush for yourself.
شما باید یک برس و یک مسواک برای خودتان داشته باشد.
shell
صدف
It is the shell of a snail.
این صدف یک حلزون است.
shelf
تاقچه- قفسه
Put it on the top shelf.
آن را بر روی قفسهی بالایی بگذار.
wing
بال
I could see the plane's wing out of my window.
میتوانستم بال هواپیما را از بیرون پنجرهام ببینم.
ring
حلقه- انگشتر
I bought a diamond ring.
یک انگشتر الماس خریدم.
king
پادشاه
He did not bow down before the king.
او در مقابل پادشاه تعظیم نکرد.
black
سیاه
The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
گورخر، یک اسب وحشی آفریقایی با خطوط سیاه و سفید است.
duck
اردک
There is a beautiful duck pond right there.
آبگیر زیبایی از اردکها درست در همان جا وجود دارد.
sock
جوراب
The little boy cannot wear his socks correctly.
آن پسر کوچک نمی تواند جوراب هایش را درست بپوشد.
clock
ساعت
We have an antique clock.
ساعتی آنتیک داریم.
stick
عصا- چوب دستی
Police said that the child had been beaten with a stick.
پلیس اظهار داشت که آن کودک با چوب کتک خورده است.
brick
آجر
The chimney was made of bricks.
شومینه با آجر درست شده است.
pond
حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که طرف دیگر آبگیر را هم ببینیم.
sand
ماسه- شن- شن زار
The children played all day in/on the sand.
بچهها تمام روز را بر روی ماسهها بازی کردند.
hand
دست
All their toys are made by hand.
همهی اسباب بازیهایشان دست ساز هستند.
pump
پمپ- تلمبه
Fish tanks often have a pump that oxygenates the water.
مخزن (نگهداری) ماهیان اغلب پمپی دارد که آب را اکسیژنه میکند.
lamp
چراغ- لامپ
The street lamp lightened everywhere.
چراغ خیابان همه جا را روشن کرد.
stand
دکه- کیوسک
He hired a hotdog stand.
دکهای را برای (فروش) هات داگ اجاره کرد.
plum
آلو- آلوچه
I do not like plum jam.
مربای آلو دوست ندارم.
stump
کنده درخت
you can sit on the stump of a tree and rest.
میتوانی بر روی کنده یک درخت بنشینی و استراحت کنی.
stamp
تمبر- مهر
I stuck a 500 Rials stamp on the envelope.
تمبری ۵۰۰ ریالی بر روی پاکت چسباندم.
flex
سیم- کابل
The flex on this iron isn't long enough to reach the socket.
سیم این اتو آنقدر بلند نیست که به پریز برسد.
flag
پرچم
Flags of all the participating countries are flying outside the stadium.
پرچم همه کشورهای شرکتکننده در خارج از استادیوم در اهتزاز است.
plug
دوشاخه
It is a three-pin plug, not two-pin.
این یک سه شاخه است نه دوشاخه.
hill
تپه
Their house is on the top of a hill.
خانه آنها در بالای یک تپه است.
well
چاه
a well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، چالهای عمیق در زمین است که از آن آب، نفت، یا گاز به دست میآید.
bell
زنگ
The church bells rang out to welcome in the New Year.
زنگ کلیسا نواخته شد تا به فرارسیدن سال جدید خوش آمد بگوید.
frill
چین و تور در لباس
You can sew a frill or two around the bottom of the skirt.
می توانی یک یا دو چین و تور دورتادور پایین دامن بدوزی.
doll
عروسک
Her doll has a blanket and bottle.
عروسک او یک پتو و یک شیشه(شیر) دارد.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکیها معمولاً در نزدیکی ساحل زندگی میکنند.
cliff
صخره
Keep away from the edge of the cliff - you might fall.
از لبه صخره دور شو، ممکن است بیفتی.
cuff
سرآستین پیراهن- دوبل و برگردان پایین شلوار و پیراهن
Cuff is the thicker material at the end of a sleeve.
دوبل سرآستین، پارچه ای ضخیم تر در انتهای آستین است.
egg
تخم مرغ
How do you like your eggs - fried or boiled?
دوست داری تخم مرغت چگونه باشد؟ سرخ شده یا پخته؟
cross
بعلاوه- ضربدر- علامت صلیب
All my answers were wrong - look, the teacher put a cross against all of them!
تمام پاسخهایم اشتباه بود- ببین، معلم جلوی همه آنها ضربدر گذاشته!
dress
پیراهن زنانه/ دخترانه
She had worn a very beautiful long dress last night.
شب گذشته پیراهن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
mitt
دستکش یک انگشتی- دستکش بوکس و بیسبال
I use oven mitts while cooking.
هنگام پخت و پز از دستکش فر استفاده میکنم.
insect
حشره
Ants, butterflies, and flies are all insects.
مورچهها، پروانهها، و مگسها همه جزو حشرات هستند.
crib
تختخواب نوزاد
A crib is a small bed for a baby or young child with high bars around the sides.
تختخواب نوزاد، تخنی کوچک برای نوزاد یا کودک است که در کنارهایش میلههای بلندی دارد.
gulf
خلیج
Last year my father had a travel to the Gulf of Mexico.
پدرم سال گذشته سفری به خلیج مکزیک داشت.
wink
چشمک
Laura winked at me as Stephen turned his head.
وقتی او سرش را چرخاند، لورا به من چشمک زد.
tank
مخزن مایعات
Liquid and solid waste are collected in the tank.
فضولات مایع و جامد در این مخزن جمعآوری میشود.
tongs
انبر
you can use tongs for picking up objects.
می توانی از انبر برای برداشتن چیزها استفاده کنی.
shin
ساق پا
She has a nasty bruise on her shin.
او کبودی دردناکی بر روی ساق پایش دارد.
shut
بستن
Mary shut her book and put it down on the table.
مری کتابش را بست و آن را روی میز گذاشت.
sink
فرو رفتن در آب- سینک ظرفشویی
Enemy aircraft sank two battleships.
هواپیمای دشمن دو کشتی جنگی را غرق کرد.
check
کیش (در شطرنج)
In chess, check means putting the other player's king under direct attack.
در شطرنج، کیش به معنای قرار گرفتن شاه بازیکن مقابل در معرض حمله مستقیم است.
chimp
شامپانزه
A chimp is a small, very intelligent African ape with black or brown fur.
شامپانزه یک حیوان آفریقایی بسیار باهوش است که (بدنش) مویی سیاه یا قهوهای دارد.
chin
چانه ( در صورت)
She sat behind the table, her chin resting in her hands.
پشت میز نشست، در حالی که دستهایش را در زیر چانهاش گذاشته بود.
chest
صندوقچه
Her books and clothes were packed into chests and sent to Canada.
کتابها و لباس هایش در چند صندوق بسته بندی و به کانادا فرستاده شد.
chop
کباب دنده
Chop is a small piece of meat with a bone in it.
کباب دنده، تکه کوچکی از گوشت با استخوان است.
chip
خرده- تراشه
I can see the wood chips.
می توانم خرده چوبها را ببینم.
latch
کلون- چفت
Don't forget to leave the front door on the latch if you go to bed before I get back.
اگر قبل از برگشتن من میخوابی، فراموش نکن که چفت در را بیاندازی.
chess
شطرنج
In chess, the pieces can only move in certain directions.
در شطرنج، مهرهها فقط میتوانند در مسیرهای معین حرکت کنند.
chick
جوجه مرغ
Chick is a young chicken.
جوجه، یک مرغ کوچک است.
crutch
چوب زیر بغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
پای مارتین شکست و او در شش هفته اخیر از چوب زیر بغل استفاده کرد.
hutch
قفس- لانه- جعبه حیوانات
He bought a hutch for keeping his rabbits.
برای نگهداری خرگوشهایش یک قفس خرید.
match
کبریت
Match burns when rubbed firmly against a rough surface
کبریت وقتی آتش میگیرد که محکم بر روی سطح زبری کشیده شود.
switch
کلید برق
She flicked the on-off switch.
کلید برق را زد (چراغ را روشن کرد).
pitch
زمین بازی
Supporters ran onto the pitch.
طرفداران به طرف زمین بازی هجوم آوردند.
bench
نیمکت
A park bench is a seat in a public place.
نیمکت پارک، صندلیای در یک محل عمومی است.
milk
شیر خوراکی
Goat's milk has a bad smell.
شیر بز بوی بدی میدهد.
twig
شاخه درخت
We collected dry twigs to start the fire.
شروع به جمع کردن شاخههای خشک (درختان) کردیم تا آتش روشن کنیم.
pram
کالسکه بچه
I saw her pushing a pram down the street.
او را در حالی دیدم که داشت کالسکهی بچه را به سمت پایین خیابان هل میداد.
gift
هدیه- کادو
The guests all arrived bringing gifts.
مهمانان در حالی که هدیههایی در دست داشتند وارد شدند.
film
فیلم عکاسی- فیلم (سینمایی)
A passer-by recorded the incident on film.
یکی از عابرین پیاده فیلمی از صحنهی تصادف گرفت.
grid
شبکه- نرده- حصار - توری
A metal grid had been placed over the hole to prevent people from falling in.
شبکهای فلزی بر روی حفره قرار داده شد تا از افتادن مردم در آن جلوگیری شود.
frog
قورباغه
The pond was alive with frogs.
این برکه با وجود قورباغهها زنده است.
drum
طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
چند طبل و دو گیتار معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل میدهند.
trug
سبد باغبانی
Trug is a wooden container that is used for carrying garden tools, flowers.
سبد باغبانی ظرفی چوبی است که برای حمل ابزار باغبانی و گلها به کار میرود.
mint
قرص یا آب نبات نعنایی
Sucking chocolate mints after meals are very helpful.
مکیدن شکلات نعنایی بعد از غذا بسیار مفید است.
slug
گلوله- تیر
The poor guy wound up with a slug in his stomach.
مرد بیچاره با اصابت گلوله به شکمش مجروح شد.
sled
سورتمه
A sled is usually pulled by dogs over snow and ice.
سورتمه معمولاً به وسیله سگها بر روی برف و یخ کشیده میشود.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام