Result  
Correct:12+5 +60
New words:12+10 +120
Incorrect:7-2 -14
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +166
Incorrect answers
do voluntary work   انجام دادن کار داوطلبانه
The celebrities always do voluntary work.
افراد معروف همیشه کارهای داوطلبانه انجام می‌دهند.
help charity   کمک به خیریه
Thanks to a large gift from an anonymous person who helped the charity, they were able to continue their work.
به خاطر اهدایی بزرگی که یک فرد ناشناس در کمک به خیریه انجام داد، آن‌ها توانستند فعالیت‌های خود را ادامه دهند.
bring to the ER   بردن به اورژانس
I need help to bring my friend to the emergency room.
من برای بردن دوستم به اورژانس به کمک نیاز دارم.
participate in an online course   شزکت کردن در یک کلاس آنلاین
It is necessary to participate in this online course.
ضروری است که در این دوره‌ی آنلاین شرکت کنید.
download something from the internet   دانلود چیزی از اینترنت
Davood downloaded some files from the internet.
داوود چند فایل را از اینترنت دانلود کرد.
install a computer dictionary   نصب یک فرهنگ لغت کامپیوتری
You need to install a computer dictionary on this particular laptop.
نیاز است بر روی همین لپتاب، یک فرهنگ لغت کامپیوتری نصب کنید.
install an antivirus program   نصب یک برنامه‌ی آنتیویروس
You need to install an antivirus program on your laptop.
باید بر روی لپتاب خود یک برنامه‌ی آنتی ویروس نصب کنید.
Correct answers
get on a bus   سوار اتوبوس شدن
Every morning, I get on the bus to go to school.
من هرروز برای رفتن به مدرسه سوار اتوبوس می‌شوم.
interview somebody   مصاحبه کردن با کسی
I had to interview somebody for a job with a publisher last week
هفته‌ی پیش باید برای کاری که مرتبط با یک انتشاراتی بود با یک نفر متقاضی این کار مصاحبه می‌کردم.
text a message   فرستادن پیام
I texted a lot of messages to you yesterday but you didn't answer.
من دیروز پیام‌های زیادی برای تو فرستادم اما به آن‌ها پاسخ ندادی.
receive an e-mail   دریافت یک ایمیل
She received your e-mail 2 days ago.
او ایمیل تو را دو روز پیش دریافت کرد.
update a blog   به روز رسانی یک وبلاگ
The owners should update the blog daily.
صاحبان وبلاگ باید هرروز آن را به روزرسانی کند.
connect to the Internet   اتصال به اینترنت
Unfortunately, we cannot connect to the internet right now.
متاسفانه الان نمی‌توانیم به اینترنت متصل شویم.
attend a TV program   شرکت کردن در یک برنامه‌ی تلویزیونی
I wish I could attend a TV program.
کاش می‌توانستم در یک برنامه‌ی تلویزیونی شرکت کنم.
use IT   استفاده از فن اوری اطلاعات
These days we use IT excessively.
این روزها بیش از حد از فن آوری اطلاعات استفاده می‌کنیم.
look at the newsstand   نگاه کردن به دکه‌ی روزنامه فروشی
Why are you looking at the newsstand so carefully?
چرا داری به دکه‌ی روزنامه فروشی این‌چنین با دقت نگاه می‌کنی؟
watch a quiz show   تماشای نمایش معلومات عمومی
Tonight is a quiz show and I'm going to watch it with my family.
امشب مسابقه‌ی معلومات عمومی است و قرار است من آن را همراه با خانواده‌ام تماشا کنم.
see a war movie   دیدن فیلم جنگی
She doesn't like to see war movies.
او علاقه‌ای به دیدن فیلم‌های جنگی ندارد.
change the TV channel   عوض کردن کانال‌ تلویزیون
My father always changes the TV channel during the movie.
پدر من همیشه وسط فیلم کانال را عوض می‌کند.