Result  
Correct:30+5 +150
New words:0+10 +0
Incorrect:1-2 -2
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 3+1 +3
Total Score: +148
Incorrect answers
sweater   ژاکت
You should put on your sweater because it's really cold outside.
باید ژاکتت را بپوشی چرا که بیرون از خانه واقعا سرد است.
Correct answers
tall   قدبلند
My view was blocked by a tall man in front of me.
مرد بلندی که جلوی من ایستاده بود، نمی‌گذاشت خوب ببینم.
sandals   صندل
She has a really beautiful pair of sandals.
او یک جفت صندل واقعا زیبا دارد.
short   کوتاه قد
I'm fairly short but my brother's very tall.
من قد کوتاه هستم اما برادرم خیلی قد بلند است.
sunglasses   عینک آفتابی
Farhad never goes out without sunglasses.
فرهاد هرگز بدون عینک آفتابی بیرون نمی‌رود.
sock   جوراب
The little boy was wearing odd socks.
پسر کوچک جوراب‌هایی با رنگ‌های متفاوت پایش کرده بود.
belt   کمربند
He had eaten so much that he had to loosen his belt a little.
او آنقدر خورده بود که مجبور شد کمر بندش را کمی شل کند.
glove   دستکش
Those gloves look nice and warm.
آن دستکش‌ها به نظر زیبا و گرم هستند.
coat   کت
She was wearing a heavy winter coat.
او یک کت سنگین زمستانی به تن داشت.
glasses   عینک
Where are my glasses?
عینک من کجاست؟
dress   پیراهن زنانه
She was wearing exactly the same dress as I was.
او پیراهنی دقیقا شبیه به پیراهنی که من پوشیده بودم به تن داشت.
chador   چادر
Zahra always wears her black chador whenever she wants to get outside.
زهرا هر وقت که می‌خواهد از خانه بیرون رود، چادر مشکی‌اش را می‌پوشد.
cap   کلاه
The captain of the ship wore a special cap.
کاپیتان کشتی یک کلاه مخصوص بر سر داشت.
scarf   شال
She was wearing a hat and a scarf against the cold.
او به خاطر سرما یک کلاه و شال پوشیده بود.
suit   کت و شلوار
All the businessmen were wearing black suits.
همه‌ی بازرگانان کت و شلوار مشکی به تن داشتند.
manteau    مانتو
She was wearing an expensive manteau the other day.
او دیروز یک مانتوی گران قیمت به تن داشت.
jacket   ژاکت
I felt a bit cold so I put on a jacket.
کمی احساس سرما کردم به همین خاطر ژاکتم را پوشیدم.
trousers   شلوار
I need a new pair of trousers to go with this jacket.
باید یک شلوار جدید بخرم که به این ژاکت بیاید.
T-shirt   تی شرت
I was only wearing a T-shirt when the rain started.
من فقط یک تی‌شرت به تن داشتم که باران شروع به باریدن کرد.
shoes   کفش
Take off your shoes before entering the house.
قبل از وارد شدن به خانه کفش‌هایتان را دربیاورید.
shirt   پیراهن مردانه
The sleeve of his shirt was torn at the elbow.
آستین پیراهنش در قسمت بازو پاره شده بود.
black   سیاه
I heard a loud bang and then saw black smoke.
من صدای انفجار بلندی شنیدم و سپس دود سیاهی دیدم.
blue   آبی
For weeks we had cloudless blue skies.
آسمان ما تا چند هفته آبی و بدون ابر بود.
yellow   زرد
It was early autumn and the leaves were turning yellow.
اوایل پاییز یود و برگ‌ها در حال زرد شدن بودند.
white   سفید
I like the contrast of the white trousers with the black jacket.
تضاد رنگی که بین شلوار سفید و ژاکت سیاه است را دوست دارم.
green   سبز
I think I'll take your advice and get the green dress.
فکر کنم به راهنمایی‌ات گوش کنم و لباس سبز رنگ را بخرم.
gray   خاکستری
I don't like the gray sky because it will probably rain.
من آسمان خاکستری را دوست ندارم چرا که احتمال وقوع باران در آن زیاد است.
red   قرمز
She and I both have red hair but hers is lighter than mine.
رنگ موی من و او هر دو قرمز است اما رنگ موی او روشن تر از من است.
orange   نارنجی
The door was painted orange.
درب نارنجی رنگ شده بود.
brown   قهوه‌ای
Both my parents have brown hair.
موی هر دو والدینم قهوه‌ای رنگ است.
pink   صورتی
He was wearing a nice looking pink T-shirt.
او یک تی‌شرت صورتی زیبا به تن کرده بود.