Result  
Correct:31+5 +155
New words:0+10 +0
Incorrect:1-2 -2
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +153
Incorrect answers
fort   قلعه- دژ
The remains of the Roman fort are well preserved.
از بقایای قلعه‌ی روم به خوبی محافظت می‌شود.
kettle   کتری
I don't like the design of this kettle.
از طرح این کتری خوشم نمی‌آید.
rattle   جغجغه
The baby was waving around a plastic rattle.
کودک، جغجغه پلاستیکی را تکان می‌داد.
rectangle   مستطیل- چهار ضلعی
The room is roughly rectangular.
اتاق تقریباً مستطیل شکل است.
toe   انگشت و پنجه پا
I stubbed (= hit) my toe on the edge of the bed.
انگشت پایم به لبه‌ی تخت خورد.
hoe   کج بیل
A hoe is a garden tool with a short blade used to remove weeds.
کج بیل یکی از ابزارهای باغبانی است که لبه‌ای کوتاه دارد و برای درآوردن علف‌های هرز به کار می‌رود.
toast   نان تست/ نان برشته
I have toast and jam for breakfast.
من برای صبحانه نان تست و مربا می‌خورم.
hoop   حلقه (در ورزش و سیرک)
The dogs had been trained to jump through hoops.
سگها (طوری) تربیت شده اند که (بتوانند) از میان حلقه‌ها بپرند.
core   مرکز و هسته
Don't throw your apple core on the floor!
هسته‌ی سیبت را روی زمین نینداز.
stork   لک لک
Storks walk around in the water to find their food.
لک‌لک‌ها در آب پرسه می‌زنند تا برای خود غذایی بیابند.
cart   گاری دستی- چرخ دستی خرید
Why will supermarket carts never move in the direction that you push them in?
چرا چرخ‌دستی فروشگاه‌ها هیچ وقت در مسیری که شما آن‌ها را هل می‌دهید حرکت نمی‌کند؟
Correct answers
puzzle   معما- جدول
Scientists have been trying to solve this puzzle for years.
سال‌هاست که دانشمندان سعی دارند این معما را حل کنند.
bottle   بطری
Plastic bottles are lighter than glass ones.
بطری‌های پلاستیکی سبک تر از بطری‌های شیشه‌ای هستند.
apple   سیب
He took a bite out of the apple.
او گازی به سیب زد.
barrel   بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
camel   شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی می‌کند.
candle   شمع
Shall I light a candle?
می توانم شمعی روشن کنم؟
cupcake   کیک فنجانی
Cupcake is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و معمولا گرد است.
kitten   بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوه من دوست دارد با بچه گربه‌ها بازی کند.
seven   عدد ۷
The restaurant opens for dinner at seven (o'clock).
رستوران ساعت هفت برای شام باز می‌کند.
pedal   رکاب دوچرخه- پدال اتومبیل و غیره
This sewing machine is operated by a foot pedal.
این چرخ خیاطی با پدالی پایی کار می‌کند.
mailbox   صندوق پستی
Look out for our emails in your electronic mailbox.
در صندوق پستی الکترونیکیت به دنبال ایمیل ما باش.
pancake   پنکیک
Do you want a sweet pancake?
آیا یک پنکیک شیرین میل داری؟
spoon   قاشق
Stir the mixture with a wooden spoon.
مخلوط را با قاشق چوبی به هم بزن.
moon   ماه
Neil Armstrong was the first person to set foot on the surface of the moon.
نیل آرمسترانگ اولین کسی بود که قدم بر روی کره‌ی ماه گذاشت.
stool   چهارپایه- عسلی
She fell off her stool.
او از چهارپایه‌اش افتاد.
broom   جاروی دسته بلند
Broom is used for cleaning the floor
جاروی دسته بلند برای تمیز کردن کف زمین به کار می‌رود.
zoo   باغ وحش
We could hear the lions roaring at the other end of the zoo.
می‌توانستیم صدای غرش شیرها را از انتهای دیگر باغ وحش بشنویم.
hood   باشلق (کلاه متصل به کاپشن)
The coat has a detachable hood.
این کت دارای کلاهی است که قابل جدا کردن می‌باشد.
foot   پا (قسمت کف و پنچه پا)
I've been on my feet all day and I'm exhausted.
تمام طول روز روی پا ایستاده بودم و خسته‌ام.
screw   پیچ
Screw is a pointed metal used to join things (pieces of wood) together.
پیچ، فلزی نوک تیز است که برای اتصال چیزهایی مانند قطعات چوب به کار می‌رود.
glue   چسب
Join the two pieces together using strong glue.
با استفاده از چسبی محکم، دو قطعه را به هم متصل کن.
flute   فلوت (ساز)
I like the sound of flute more than other musical instruments.
صدای فلوت را بیشتر از صدای سازهای دیگر دوست دارم.
arm   بازو
My arms ache from carrying this bag.
بازوهایم به خاطر حمل این کیف درد می‌کند.
horn   شیپور- بوق- شاخ
The bull lowered its horns and charged straight at him.
گاو نر شاخ‌هایش را پایین آورد و مستقیم به سمت او گرفت.
barn   انبار غله- طویله
The barn of the other side of the farmyard is full of hay bales.
انبار سمت دیگر مزرعه پر از بسته‌های علوفه است.
dart   دارت(بازی)- تیر و زوبین
Your number of points depends on where the darts land on the board.
میزان امتیاز شما بستگی به محلی از صفحه‌ی دارت دارد که دارت‌ها در آن فرود می‌آیند.
card   کارت( پستال، تبریک و غیره)
The bank's closed now, but I can get some money out with my (cash) card.
الآن بانک تعطیل است اما من می‌توانم مقداری پول از کارتم بگیرم.
car   اتومبیل
Where did you park your car?
اتومبیلت را کجا پارک کردی؟
bird   پرنده
Most birds lay eggs in the spring.
بیش‌تر پرنده‌ها در بهار تخم می‌گذارند.
scarf   شال گردن
He had a woolen scarf around his neck.
او شال گردنی پشمی به دور گردنش داشت.
star   ستاره
The stars twinkled in the clear sky.
ستاره‌ها در آسمان صاف چشمک می‌زدند.