Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
23
+5
+115
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
0
-2
0
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+115
frog
قورباغه
The pond is alive with the existence of frogs.
این آبگیر با وجود قورباغهها پابرجاست.
clog
کفش چوبی- صندل
She has a very beautiful clog with its top part made of leather.
او صندل زیبایی دارد که قسمت بالای آن از چرم ساخته شده.
blot
لکهی جوهر
I made a blot on my shirt.
من پیراهنم را لک کردم.
splint
آتل
The doctor put a splint on my arm and bandaged it up.
دکتر روی بازویم آتل گذاشت و آن را باندپیچی کرد.
sock
جوراب
Put on your shoes and socks.
کفشها و جورابهایت را بپوش.
rock
تخته سنگ
Mountains and cliffs are formed from the rock.
کوهها و صخرهها از سنگ درست شدهاند.
lock
قفل
I heard someone turn a key in the lock.
من شنیدم که کسی کلید را در قفل میچرخاند.
cock
خروس
This cock doesn't have a good sound.
این خروس صدای خوبی ندارد.
doll
عروسک
I found her sobbing in the bedroom because she'd broken her favorite doll.
من او را در حال گریه کردن در اتاق یافتم؛ زیرا او عروسک مورد علاقهاش را خراب کرده بود.
tent
خیمه- چادر
The rain had dampened the tent, so we left it to dry in the afternoon sun.
باران چادر را خیس کرده بود، به همین دلیل چادر را بعدازظهر در زیر آفتاب گذاشتیم تا خشک شود.
desk
میز تحریر
She sat at her desk to write letters.
او پشت میزش نشست تا نامه بنویسد.
belt
کمربند
She fastened her belt tightly around her waist.
او کمربندش را محکم دور کمرش بست.
vest
جلیقه
She always wore a long-sleeved thermal vest in the winter.
او در زمستان همیشه جلیقهی گرم آستین بلندی میپوشید.
nest
لانهی پرنده
Cuckoos are famous for laying their eggs in the nests of other birds.
کوکوها به این که تخمهایشان را در لانهی پرندگان دیگر میگذارند، معروف اند.
clip
گیره
The wires were fastened together with a plastic clip.
سیمها با گیرهای پلاستیکی به هم بسته شده بودند.
dress
پیراهن زنانه
She looked beautiful in her wedding dress.
او در لباس عروسیاش زیبا به نظر میرسید.
neck
گردن
She wore a gold chain around her neck.
او زنجیری طلا به گردن آویخته بود.
well
چاه
A well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، گودالی عمیق در زمین است که میتوان از آن آب، نفت، یا گاز به دست آورد.
bell
زنگ
I stood at the front door and rang the bell several times.
من مقابل درب جلویی ساختمان ایستادم و چندین بار زنگ زدم.
champ
قهرمان
He is a champ in swimming.
او قهرمان شناست.
plank
الوار- تخته
We used a plank to cross the ditch.
برای عبور از روی گودال از یک الوار استفاده کردیم.
tank
مخزن
There was a tank of live lobsters in the restaurant.
مخزنی از خرچنگهای زنده در رستوران وجود داشت.
king
پادشاه
Most modern kings and queens rule only in a formal way, without real power.
بیشتر پادشاهان و ملکههای دوران جدید فقط رسماً حاکمند، بدون این که قدرتی واقعی داشته باشند.
shell
صدف
A shell necklace is made out of the shells of small sea creatures.
گردنبند صدف از صدفهای موجودات دریایی کوچک ساخته میشود.
shelf
تاقچه- قفسه
One wall had shelves from floor to ceiling, crammed with books.
یک دیوار از زمین تا سقف قفسه داشت و از کتاب پر شده بود.
shed
کلبه- آخور- طویله
It is a cow shed.
آن یک طویلهی گاو است.
sink
سینک ظرف شویی
There's no need to get so angry about a few dirty dishes in the sink!
نیازی نیست به خاطر چند تا ظرف کثیف داخل سینک اینقدر عصبانی شوی!
pink
صورتی
Have you been in the sun? Your nose is a bit pink.
زیر آفتاب بودهای؟ بینیات کمی صورتی شده.
string
سیم- کابل
When you pull the strings, the puppet's arms and legs move.
وقتی سیمها را میکشی، دست و پای عروسکهای خیمه شب بازی حرکت میکند.
swing
تاب (بازی)
I have a swing on which I can sit and move backward and forwards easily.
تابی دارم که میتوانم رویش بنشینم و به راحتی به جلو و عقب تاب بخورم.
ring
حلقه- انگشتر
He bought her a diamond ring.
او برایش یک انگشتر الماس خرید.
crutch
چوب زیربغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
مارتین پایش را شکست، و او در شش هفتهی اخیر از چوب زیربغل استفاده میکرده.
hutch
قفس- لانه- جعبه حیوانات
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوشهایش را در آن نگهداری میکند.
brush
برس
I can't find my brush, but I still have my comb.
من نمیتوانم برسم را پیدا کنم، اما هنوز شانهام را دارم.
magnet
آهن ربا
A magnet is able to attract both iron and steel objects.
آهن ربا قادر است هم اجسام آهنی و هم اجسام فولادی را جذب کند.
ribbon
روبان
Sandra often wears a ribbon in her hair.
ساندرا معمولا روبانی به موهایش میبندد.
lemon
لیمو
For this recipe, you need the juice of two lemons.
برای این دستور غذایی به آب دو عدد لیمو نیاز دارید.
button
دکمه
I fastened the buttons on my blouse.
دکمههای بلوزم را بستم.
plum
آلو- آلوچه
These plums are a bit sour.
این آلوها کمی ترش اند.
club
چوب (چوگان و گلف)
I have bought a set of golf clubs.
من مجموعهای از چوبهای گلف خریدهام.
cross
ضربدر- بهعلاوه- علامت صلیب
Put a cross next to the name of the candidate you want to vote for.
در کنار نام نامزدی که میخواهی به او رأی بدهی یک علامت ضربدر بگذار.
clock
ساعت
I think the kitchen clock is slow.
فکر میکنم ساعت آشپزخانه عقب است.
muff
دست پوش خز
I bought a very beautiful Russian muff.
من دست پوش خز روسی زیبایی خریدم.
bulb
حباب لامپ
The light bulb is too hot, wait a minute.
حباب لامپ خیلی داغ است، یک دقیقه صبر کن.
drum
طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
طبل و کنترباس معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل میدهند.
slug
لیسک
a slug is a small creature with a soft body like a snail but with no shell.
لیسک جانوری کوچک با بدنی نرم مانند حلزون ولی بدون صدف است.
truck
کامیون- واگن باری
The road was completely blocked by an overturned truck.
جاده کاملا توسط یک کامیون واژگون شده بسته شده بود.
duck
اردک
The ducks started quacking loudly when we threw them some bread.
وقتی برای اردکها مقداری نان ریختیم، آنها با صدای بلند کوآک کوآک کردند.
stump
کنده درخت
Unfortunately, there were lots of tree stumps in the jungle.
متاسفانه کندههای زیادی در جنگل وجود داشت.
pump
پمپ (آب، گاز)
The pump is powered by a small electric motor.
پمپ با یک موتور الکتریکی کوچک تقویت تغذیه میشود.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gull is a bird that lives near the coast and has grey and white feathers.
گاکی نوعی پرنده است که نزدیک ساحل زندگی میکند و پرهای سفید و خاکستری دارد.
lipstick
رژلب
She considered makeup using lipstick to be immoral.
او آرایش با استفاده از رژ لب را غیراخلاقی شمرد.
dustpan
خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک انداز هم نیاز داری.
windmill
آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پرههای بزرگ است که با نیروی باد میچرخند.
milkman
شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروشها به درب خانهها ارسال میگردد.
handbag
کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیفش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکیها معمولاً نزدیک ساحل زندگی میکنند.
fishpond
حوضچه ماهی
There is a very beautiful fishpond right there.
حوضچه ماهی بسیار زیبایی درست در همان جا وجود دارد.
eggshell
پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
barrel
بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
camel
شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی میکند.
kitten
بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوهی من دوست دارد با بچه گربهها بازی کند.
seven
عدد ۷
The restaurant opens for dinner at seven o'clock.
رستوران ساعت هفت برای شام باز میکند.
pedal
رکاب دوچرخه- پدال اتومبیل و غیره
This sewing machine is operated by a foot pedal.
این چرخ خیاطی با پدالی پایی کار میکند.
sandal
صندل- کفش روباز
I like open-toed sandals.
صندلهای جلوباز را دوست دارم.
stand
دکه- کیوسک
He hired a hotdog stand.
دکهای را برای (فروش) هات داگ اجاره کرد.
plum
آلو- آلوچه
I do not like plum jam.
مربای آلو دوست ندارم.
stump
کنده درخت
you can sit on the stump of a tree and rest.
میتوانی بر روی کنده یک درخت بنشینی و استراحت کنی.
flag
پرچم
Flags of all the participating countries are flying outside the stadium.
پرچم همه کشورهای شرکتکننده در خارج از استادیوم در اهتزاز است.
hill
تپه
Their house is on the top of a hill.
خانه آنها در بالای یک تپه است.
well
چاه
a well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، چالهای عمیق در زمین است که از آن آب، نفت، یا گاز به دست میآید.
frill
چین و تور در لباس
You can sew a frill or two around the bottom of the skirt.
می توانی یک یا دو چین و تور دورتادور پایین دامن بدوزی.
doll
عروسک
Her doll has a blanket and bottle.
عروسک او یک پتو و یک شیشه(شیر) دارد.
cliff
صخره
Keep away from the edge of the cliff - you might fall.
از لبه صخره دور شو، ممکن است بیفتی.
cuff
سرآستین پیراهن- دوبل و برگردان پایین شلوار و پیراهن
Cuff is the thicker material at the end of a sleeve.
دوبل سرآستین، پارچه ای ضخیم تر در انتهای آستین است.
egg
تخم مرغ
How do you like your eggs - fried or boiled?
دوست داری تخم مرغت چگونه باشد؟ سرخ شده یا پخته؟
dress
پیراهن زنانه/ دخترانه
She had worn a very beautiful long dress last night.
شب گذشته پیراهن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
mitt
دستکش یک انگشتی- دستکش بوکس و بیسبال
I use oven mitts while cooking.
هنگام پخت و پز از دستکش فر استفاده میکنم.
insect
حشره
Ants, butterflies, and flies are all insects.
مورچهها، پروانهها، و مگسها همه جزو حشرات هستند.
crib
تختخواب نوزاد
A crib is a small bed for a baby or young child with high bars around the sides.
تختخواب نوزاد، تخنی کوچک برای نوزاد یا کودک است که در کنارهایش میلههای بلندی دارد.
gulf
خلیج
Last year my father had a travel to the Gulf of Mexico.
پدرم سال گذشته سفری به خلیج مکزیک داشت.
wink
چشمک
Laura winked at me as Stephen turned his head.
وقتی او سرش را چرخاند، لورا به من چشمک زد.
tank
مخزن مایعات
Liquid and solid waste are collected in the tank.
فضولات مایع و جامد در این مخزن جمعآوری میشود.
tongs
انبر
you can use tongs for picking up objects.
می توانی از انبر برای برداشتن چیزها استفاده کنی.
shin
ساق پا
She has a nasty bruise on her shin.
او کبودی دردناکی بر روی ساق پایش دارد.
sink
فرو رفتن در آب- سینک ظرفشویی
Enemy aircraft sank two battleships.
هواپیمای دشمن دو کشتی جنگی را غرق کرد.
check
کیش (در شطرنج)
In chess, check means putting the other player's king under direct attack.
در شطرنج، کیش به معنای قرار گرفتن شاه بازیکن مقابل در معرض حمله مستقیم است.
chin
چانه ( در صورت)
She sat behind the table, her chin resting in her hands.
پشت میز نشست، در حالی که دستهایش را در زیر چانهاش گذاشته بود.
chest
صندوقچه
Her books and clothes were packed into chests and sent to Canada.
کتابها و لباس هایش در چند صندوق بسته بندی و به کانادا فرستاده شد.
chop
کباب دنده
Chop is a small piece of meat with a bone in it.
کباب دنده، تکه کوچکی از گوشت با استخوان است.
chip
خرده- تراشه
I can see the wood chips.
می توانم خرده چوبها را ببینم.
chess
شطرنج
In chess, the pieces can only move in certain directions.
در شطرنج، مهرهها فقط میتوانند در مسیرهای معین حرکت کنند.
chick
جوجه مرغ
Chick is a young chicken.
جوجه، یک مرغ کوچک است.
crutch
چوب زیر بغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
پای مارتین شکست و او در شش هفته اخیر از چوب زیر بغل استفاده کرد.
hutch
قفس- لانه- جعبه حیوانات
He bought a hutch for keeping his rabbits.
برای نگهداری خرگوشهایش یک قفس خرید.
switch
کلید برق
She flicked the on-off switch.
کلید برق را زد (چراغ را روشن کرد).
pitch
زمین بازی
Supporters ran onto the pitch.
طرفداران به طرف زمین بازی هجوم آوردند.
bench
نیمکت
A park bench is a seat in a public place.
نیمکت پارک، صندلیای در یک محل عمومی است.
milk
شیر خوراکی
Goat's milk has a bad smell.
شیر بز بوی بدی میدهد.
pram
کالسکه بچه
I saw her pushing a pram down the street.
او را در حالی دیدم که داشت کالسکهی بچه را به سمت پایین خیابان هل میداد.
gift
هدیه- کادو
The guests all arrived bringing gifts.
مهمانان در حالی که هدیههایی در دست داشتند وارد شدند.
grid
شبکه- نرده- حصار - توری
A metal grid had been placed over the hole to prevent people from falling in.
شبکهای فلزی بر روی حفره قرار داده شد تا از افتادن مردم در آن جلوگیری شود.
frog
قورباغه
The pond was alive with frogs.
این برکه با وجود قورباغهها زنده است.
drum
طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
چند طبل و دو گیتار معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل میدهند.
trug
سبد باغبانی
Trug is a wooden container that is used for carrying garden tools, flowers.
سبد باغبانی ظرفی چوبی است که برای حمل ابزار باغبانی و گلها به کار میرود.
mint
قرص یا آب نبات نعنایی
Sucking chocolate mints after meals are very helpful.
مکیدن شکلات نعنایی بعد از غذا بسیار مفید است.
sled
سورتمه
A sled is usually pulled by dogs over snow and ice.
سورتمه معمولاً به وسیله سگها بر روی برف و یخ کشیده میشود.
Correct answers
pond
حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که از سمت دیگر برکه هم منظره را ببینیم.
match
کبریت
I need a box of matches.
یک بسته کبریت میخواهم.
sash
شال دور کمر
a sash is a long, narrow piece of cloth worn around the waist.
شال دور کمر، پارچهای بلند و باریک است که به دور کمر بسته میشود.
chest
صندوق
He packed his books and clothes into three chests.
او کتابها و لباسهایش را در سه صندوق بسته بندی کرد.
skunk
راسو
The skunk has an unpleasant smell as a defense when it is attacked.
راسو وقتی مورد حمله قرار میگیرد به عنوان وسیلهی دفاعی بوی بدی از خود ایجاد میکند.
bunk
تختخواب طبقاتی یا دیواری
The twins sleep in bunk beds.
دوقلوها در تخت خواب دو طبقه میخوابند.
robin
سینه سرخ- مرغ نوروزی
Robins mostly appear in the winter and are pictured on Christmas cards.
سینه سرخها بیشتر در زمستان دیده میشوند و عکسشان روی کارتهای کریسمس قرار میگیرد.
smock
روپوش- لباس کار
a smock is a piece of clothing worn over other clothing to protect it when working.
روپوش لباسی است که روی لباسهای دیگر پوشیده میشود تا ازآنها هنگام کار کردن محافظت کند.
plug
دوشاخه
If a plug is wired incorrectly, it can be dangerous.
اگر دوشاخهای را به شکل نادرست به پریز متصل کنیم میتواند خطرناک باشد.
quilt
لحاف- رو تختی
A quilt is a decorative cover for a bed.
روتختی، پوششی تزئینی برای تخت خواب است.
stamp
تمبر- مهر
I stuck a 500 Rials stamp on the envelope.
تمبری ۵۰۰ ریالی بر روی پاکت چسباندم.
flex
سیم- کابل
The flex on this iron isn't long enough to reach the socket.
سیم این اتو آنقدر بلند نیست که به پریز برسد.
plug
دوشاخه
It is a three-pin plug, not two-pin.
این یک سه شاخه است نه دوشاخه.
bell
زنگ
The church bells rang out to welcome in the New Year.
زنگ کلیسا نواخته شد تا به فرارسیدن سال جدید خوش آمد بگوید.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکیها معمولاً در نزدیکی ساحل زندگی میکنند.
cross
بعلاوه- ضربدر- علامت صلیب
All my answers were wrong - look, the teacher put a cross against all of them!
تمام پاسخهایم اشتباه بود- ببین، معلم جلوی همه آنها ضربدر گذاشته!
shut
بستن
Mary shut her book and put it down on the table.
مری کتابش را بست و آن را روی میز گذاشت.
chimp
شامپانزه
A chimp is a small, very intelligent African ape with black or brown fur.
شامپانزه یک حیوان آفریقایی بسیار باهوش است که (بدنش) مویی سیاه یا قهوهای دارد.
latch
کلون- چفت
Don't forget to leave the front door on the latch if you go to bed before I get back.
اگر قبل از برگشتن من میخوابی، فراموش نکن که چفت در را بیاندازی.
match
کبریت
Match burns when rubbed firmly against a rough surface
کبریت وقتی آتش میگیرد که محکم بر روی سطح زبری کشیده شود.
twig
شاخه درخت
We collected dry twigs to start the fire.
شروع به جمع کردن شاخههای خشک (درختان) کردیم تا آتش روشن کنیم.
film
فیلم عکاسی- فیلم (سینمایی)
A passer-by recorded the incident on film.
یکی از عابرین پیاده فیلمی از صحنهی تصادف گرفت.
slug
گلوله- تیر
The poor guy wound up with a slug in his stomach.
مرد بیچاره با اصابت گلوله به شکمش مجروح شد.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام