Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
127
+5
+635
New words
:
1
+10
+10
Incorrect
:
16
-2
-32
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+613
Incorrect answers
spear
نیزه
Spear is a weapon consisting of a pole with a sharp metal point at one end.
نیزه سلاحی است شامل یک میله با سر فلزی نوک تیز در یک سمت.
beard
ریش
He shaved off his beard but kept his mustache.
او ریشهایش را تراشید اما سبیلش را نگه داشت.
badge
آرم و نشانی که به لباس وصل شود
Everyone at the conference wore a badge with their name on.
لباس همه افراد (شرکت کننده در) کنفرانس آرمی با نامشان داشت.
target
هدف (تیراندازی)
I had four shots but I didn't even hit the target.
چهار بار تیراندازی کردم اما به هدف نزدم.
carpet
فرش
We've just found a new carpet fitted for our bedroom.
به تازگی فرشی جدید که برای اتاقمان مناسب باشد پیدا کرده ایم.
mole
موش کور
Mole is a mammal that is blind and lives in passages that it digs underground.
موش کور پستانداری نابیناست و در راههای زیرزمینیای زندگی میکند که خودش حفر میکند.
safe
گاوصندوق
Thieves broke opened the safe and stole everything in it.
دزدان به زور گاوصندوق را باز کردند وهرچه را که در آن بود به سرقت بردند.
tray
سینی
She was bringing a tray of drinks.
داشت یک سینی پر از شربت میآورد.
curl
جعد و چین و شکن(مو)
Her hair fell in curls over her shoulders.
موهایش با چین و شکن بر روی شانههایش افتاده بود.
scent
عطر- بوی خوش
I like the scent of roses.
عطر گلهای رز را دوست دارم.
knot
گره
I can't untie the knot - it's too tight.
نمیتوانم گره را باز کنم، بیش از حد محکم است.
glue
چسب
Join the two pieces together using strong glue.
با استفاده از چسبی محکم، دو قطعه را به هم متصل کن.
core
مرکز و هسته
Don't throw your apple core on the floor!
هستهی سیبت را روی زمین نینداز.
cart
گاری دستی- چرخ دستی خرید
Why will supermarket carts never move in the direction that you push them in?
چرا چرخدستی فروشگاهها هیچ وقت در مسیری که شما آنها را هل میدهید حرکت نمیکند؟
card
کارت( پستال، تبریک و غیره)
The bank's closed now, but I can get some money out with my (cash) card.
الآن بانک تعطیل است اما من میتوانم مقداری پول از کارتم بگیرم.
coil
کلاف
A coil of rope lay on the beach.
یک کلاف طناب در ساحل است.
loaf
قرص نان
They shared a loaf and some cheese.
یک قرص نان و مقداری پنیر را با هم تقسیم کردند.
loaf
قرص نان
They shared a loaf and some cheese.
یک قرص نان و مقداری پنیر را با هم تقسیم کردند.
sign
علامت- نشان
Be careful about the road signs while driving.
در حین رانندگی به علائم جاده دقت کن.
lamb
بره
Last night we went out and ate roast lamb.
دیشب بیرون رفتیم و کباب بره خوردیم.
fort
قلعه- دژ
The remains of the Roman fort are well preserved.
از بقایای قلعهی روم به خوبی محافظت میشود.
dustpan
خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاکانداز هم نیاز داری.
Correct answers
boy
پسر
As a young boy, my father used to walk three miles to school.
پدرم زمانی که یک پسر جوان بود سه مایل تا مدرسه پیادهروی میکرد.
coin
سکه
We each wanted the bedroom with the balcony, so we tossed a coin to decide
همهی ما اتاق خوابی را میخواستیم که بالکن داشت، به همین دلیل با سکه شیر یا خط کردیم تا بتوانیم تصمیم بگیریم.
oil
روغن
lavender oil is used for headaches
روغن اوسطوخودوس برای سردرد مفید است.
crown
تاج
The crown is decorated with diamonds and other precious stones.
تاج با الماس و دیگر فلزات قیمتی تزيین شده است.
ear
گوش
The hearing in my left ear's not so good.
شنوایی گوش چپ من چندان خوب نیست.
stair
پلکان
Mary fell down some stairs and broke her leg.
مری از چند پله افتاد و پایش شکست.
hair
مو
He's got short, dark hair.
موهایی مشکی و کوتاه دارد.
fair
نمایشگاه بازرگانی- بازار روز
I bought a wooden salad bowl at the local craft fair.
از بازار روز محلی کاسهی چوبی بزرگی برای سالاد خریدم.
deer
گوزن
I saw a herd of deer.
یک گله گوزن دیدم.
tear
اشک
Did you notice the tears in his eyes when he talked about Diana?
آیا وقتی درباره دیانا صحبت میکرد متوجه اشک در چشمانش شدی؟
ledge
تاقچه- لبه پنجره
Do not put anything on the ledge, it is too narrow.
چیزی روی لبهی پنجره نگذار، خیلی باریک است.
hedge
پرچین- حصار
She kicked the ball so powerfully that it flew over the hedge.
چنان با قدرت به توپ ضربه زد که توپ بر فراز حصار به پرواز درآمد.
judge
قاضی
The judge reminded the witness that she was under oath.
قاضی به شاهد یادآوری کرد که قسم خورده است.
bridge
پل
We drove over the bridge.
با اتومبیل از روی پل رفتیم.
jelly
ژله
Have you ever eaten a peanut butter and jelly sandwich?
آیا تا به حال ساندویچ کرهی بادام زمینی و ژله خوردهای؟
cage
قفس- لانه- جعبه حیوانات
A lion has escaped from its cage.
شیری از قفسش فرار کرده است.
face
صورت- چهره
I could see from his face he was unhappy.
میتوانستم از چهرهاش بخوانم که ناراحت است.
wren
نوعی پرنده به نام الیکایی
Wren is a very small, brown bird.
الیکایی، پرندهای قهوهای و بسیار کوچک است.
letter
نامه
I got a letter from the bank this morning.
امروز صبح نامهای از بانک دریافت کردم.
donkey
الاغ
The little donkey struggled under its heavy burden.
الاغ کوچک در زیر بار سنگینش تقلا میکرد.
teddy
خرس اسباب بازی
Teddy bear is a soft toy bear.
تدی، یک خرس نرم اسباب بازی است.
berry
توت
You must never eat the berries from that bush - they are poisonous.
هرگز نباید توتهای روی آن بوته را بخورید، آنها سمی هستند.
sixty
عدد ۶۰
She plans to retire when she is sixty years old.
میخواهد وقتی شصت ساله شد، بازنشسته شود.
teaspoon
قاشق چای خوری
A teaspoon is a small spoon used to mix sugar in a cup of tea or coffee.
قاشق چای خوری، قاشق کوچکی برای مخلوط کردن شکر در یک فنجان چای یا قهوه است.
bedroom
اتاق خواب
Our home has three bedrooms.
خانهی ما سه اتاق خواب دارد.
raincoat
بارانی (نوعی پالتو)
It is raining, so he has to put on his plastic raincoat.
باران میبارد، پس او ناچار است که بارانی پلاستیکی خود را بپوشد.
flagpole
میله اهتزازپرچم
The flag is fastened to a flagpole.
پرچم به میلهای بسته شده است.
football
فوتبال
Are you coming to the football match?
آیا داری به مسابقه فوتبال میایی؟
seesaw
الاکلنگ
The board of every seesaw is balanced on a central point.
تخته هر الاکلنگ در یک نقطه مرکزی متوازن شده است.
jigsaw
پازل
We spent all evening doing a 1,000-piece jigsaw.
تمام عصر را به درست کردن یک پازل هزار قطعهای گذراندیم.
toothbrush
مسواک
Use a toothbrush to clean your teeth every day.
هر روز از مسواک برای تمیز کردن دندانهایت استفاده کن.
toolbox
جعبه ابزار
My toolbox contains every tool for repairing a car.
در جعبه ابزار من هر ابزاری برای تعمیر یک اتومبیل یافت میشود.
blackbird
توکای سیاه
Blackbird is a European bird.
توکای سیاه پرندهای اروپایی است.
starfish
ستاره دریایی
Starfish has five arms that grow from its body in the shape of a star.
ستاره دریایی دارای پنج بازو است که به شکل ستاره از بدنش درآمده است.
popcorn
پاپ کورن- ذرت بوداده
Would you give me a tub of popcorn?
ممکن است یک ظرف ذرت بوداده به من بدهید؟
light
لامپ- نور
Could you turn the light on, please?
ممکن است لطفاً چراغ را روشن کنید؟
fly
مگس- پرواز کردن
The horses swished their tails to get rid of the flies hovering around them.
اسبها دمشان را حرکت دادند تا از شر مگسهایی که در اطرافشان پرواز میکردند، خلاص شوند.
pie
پای (نوعی کیک)
The apple pie was as good as the one my grandmother used to make.
آن کیک سیب به خوبی کیک سیبی بود که مادربزرگم قبلا میپخت.
stove
فر، بخاری
A stove is an equipment that burns fuel or uses electricity in order to heat a place.
بخاری وسیلهای است که از سوخت یا برق استفاده میکند تا در محل گرما ایجاد نماید.
rose
گل رز
He sent her a bunch of red roses.
یک دسته گل رز قرمز برایش فرستاد.
cone
مخروط، قیف
Do you like an ice-cream cone?
بستنی قیفی دوست داری؟
bone
استخوان
The child was so thin that you could see her bones.
کودک آنقدر لاغر بود که میتوانستی استخوانهایش را ببینی.
soap
صابون
Did you wash your hands with soap and water?
آیا دستهایت را با آب و صابون شستی؟
goat
بز
An old woman was herding the goats up the mountainside.
پیرزنی بزها را برای چرا به بالای دامنه کوه برد.
coat
کت
We need a coat hook on the back of this door.
قلابی برای (آویختن) کت در پشت در لازم داریم.
cake
کیک
Would you like a slice of cake?
یک برش کیک میخواهی؟
gate
دروازه
Gate is a part of a fence that opens and closes like a door.
دروازه بخشی از حصار(باغ) است که مانند درب باز و بسته میشود.
cape
شنل
Cape is a kind of sleeveless coat that is fastened at the neck.
شنل، کتی بدون آستین است که در قسمت گردن بسته میشود.
snail
حلزون با صدف
Snails have wet bodies and round shells.
حلزونها بدنی مرطوب و صدفی گرد دارند.
sail
بادبان کشتی
A sail can catch the wind and make the boat move:
بادبان میتواند باد را بگیرد و سبب حرکت کشتی شود (از قدرت باد برای حرکت کشتی اسفاده کند).
nail
میخ
Hammer a nail into the wall until I hang the mirror from it.
میخی به دیوار بکوب تا من آیینه را به آن آویزان کنم.
snake
مار
He's terrified of being bitten by a snake.
او از اینکه مار او را نیش بزند میترسد.
bee
زنبور
My arm swelled up where I was stung by a bee.
بازویم در جایی که زنبور نیشم زده بود، باد کرد.
train
قطار
Did you come by train?
آیا با قطار آمدی؟
raincoat
بارانی
They were all wearing raincoats and trilby hats and carrying small suitcases.
آنها همگی بارانی و کلاه قرمز پوشیده بودند و چمدانهای کوچک حمل میکردند.
skirt
دامن
She had worn a very beautiful long skirt last night.
شب گذشته دامن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
girl
دختر
I have two girls. My little girl is five.
دو دختر دارم. دختر کوچکم پنج سال دارد.
cloud
ابر
Do you think those are rain clouds on the horizon?
فکر میکنی ابرهایی که در افق دیده میشود، ابرهای بارانی هستند؟
house
خانه
She lives in a little house in (the US on) Cross Street.
در خانهی کوچکی در آمریکا، در خیابان کراس زندگی میکند.
brown
قهوه ای
Her eyes are light brown.
چشمانش به رنگ قهوهای روشن است.
clown
دلقک
Clowns usually wear funny clothes and have painted faces.
دلقکها معمولا لباسهای خندهدار میپوشند و صورتهایی رنگ شده دارند.
cow
گاو
Cows are kept to produce meat and milk:
گاوها نگهداری میشوند تا گوشت و شیر تولید کنند.
owl
جغد
Owls hunt small mammals at night.
جغدها در شب پستانداران کوچک را شکار میکنند.
light
لامپ- نور
Could you turn the light on, please?
ممکن است لطفا چراغ را روشن کنید؟
pie
پای (کیک)
The apple pie was as good as the one my grandmother used to make.
کیک سیب به خوبی کیک سیبی بود که مادربزرگم قبلا میپخت.
stove
بخاری
A stove is an equipment that burns fuel or uses electricity in order to heat a place.
بخاری وسیلهای است که از سوخت یا برق استفاده میکند تا درمحل گرما ایجاد نماید.
rose
گل رز
He sent her a bunch of red roses.
یک دسته گل رز قرمز برایش فرستاد.
mole
موش کور
Mole is a mammal that is blind and lives in passages that it digs underground.
موش کور پستانداری نابیناست و در راههای زیرزمینی ای به سر میبرد که خودش حفر میکند.
cone
نان قیفی- مخروط ایمنی (در راهنمایی رانندگی)
Do you like an ice cream cone?
بستنی قیفی دوست داری؟
bone
استخوان
The child was so thin that you could see her bones.
کودک آنقدر لاغر بود که میتوانستی استخوانهایش را ببینی.
goat
بز
An old woman was herding the goats up the mountainside.
پیرزن بزها را برای چرا به بالای دامنه کوه برد.
coat
کت
We need a coat hook on the back of this door.
قلابی برای (آویختن) کت در پشت در لازم داریم.
picture
عکس
He painted a picture of my baby.
او عکسی از نوزادم کشید.
mansion
خانه اعیانی، عمارت
The street is lined with enormous mansions which belong to famous peoples.
در طول این خیابان عمارتهای بزرگی وجود دارد که متعلق به افراد مشهور است.
fraction
کسر
These are the two ways of representing the same fraction.
این دو، راههایی برای نمایش یک کسر هستند.
station
ایستگاه(قطار،...)
We looked on our map to find the nearest metro station.
به نقشهمان نگاه کردیم تا نزدیکترین ایستگاه مترو را پیدا کنیم.
television
تلویزیون
It's one of the few television programmes that I still watch.
این یکی از معدود برنامههای تلویزیونی است که من هنوز تماشا میکنم.
dolphin
دلفین
Dolphins often get tangled in the nets that are used to catch tuna fish.
دلفینها اغلب در دامهایی گرفتار میشوند که برای صید ماهی تن استفاده میشوند.
elephant
فیل
In the past eight years, the elephant population in Africa has been halved.
در هشت سال گذشته جمعیت فیلها در آفریقا به نصف تقلیل یافته است.
castle
دژ- قلعه
The remains of the Roman castle are well preserved.
از بقایای قلعهی روم به خوبی محافظت میشود.
puzzle
معما- جدول
Scientists have been trying to solve this puzzle for years.
سالهاست که دانشمندان سعی دارند این معما را حل کنند.
bottle
بطری
Plastic bottles are lighter than glass ones.
بطریهای پلاستیکی سبک تر از بطریهای شیشهای هستند.
kettle
کتری
I don't like the design of this kettle.
از طرح این کتری خوشم نمیآید.
rattle
جغجغه
The baby was waving around a plastic rattle.
کودک، جغجغه پلاستیکی را تکان میداد.
apple
سیب
He took a bite out of the apple.
او گازی به سیب زد.
barrel
بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
camel
شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی میکند.
rectangle
مستطیل- چهار ضلعی
The room is roughly rectangular.
اتاق تقریباً مستطیل شکل است.
candle
شمع
Shall I light a candle?
می توانم شمعی روشن کنم؟
cupcake
کیک فنجانی
Cupcake is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و معمولا گرد است.
kitten
بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوه من دوست دارد با بچه گربهها بازی کند.
seven
عدد ۷
The restaurant opens for dinner at seven (o'clock).
رستوران ساعت هفت برای شام باز میکند.
pedal
رکاب دوچرخه- پدال اتومبیل و غیره
This sewing machine is operated by a foot pedal.
این چرخ خیاطی با پدالی پایی کار میکند.
mailbox
صندوق پستی
Look out for our emails in your electronic mailbox.
در صندوق پستی الکترونیکیت به دنبال ایمیل ما باش.
pancake
پنکیک
Do you want a sweet pancake?
آیا یک پنکیک شیرین میل داری؟
spoon
قاشق
Stir the mixture with a wooden spoon.
مخلوط را با قاشق چوبی به هم بزن.
moon
ماه
Neil Armstrong was the first person to set foot on the surface of the moon.
نیل آرمسترانگ اولین کسی بود که قدم بر روی کرهی ماه گذاشت.
toe
انگشت و پنجه پا
I stubbed (= hit) my toe on the edge of the bed.
انگشت پایم به لبهی تخت خورد.
hoe
کج بیل
A hoe is a garden tool with a short blade used to remove weeds.
کج بیل یکی از ابزارهای باغبانی است که لبهای کوتاه دارد و برای درآوردن علفهای هرز به کار میرود.
toast
نان تست/ نان برشته
I have toast and jam for breakfast.
من برای صبحانه نان تست و مربا میخورم.
stool
چهارپایه- عسلی
She fell off her stool.
او از چهارپایهاش افتاد.
broom
جاروی دسته بلند
Broom is used for cleaning the floor
جاروی دسته بلند برای تمیز کردن کف زمین به کار میرود.
hoop
حلقه (در ورزش و سیرک)
The dogs had been trained to jump through hoops.
سگها (طوری) تربیت شده اند که (بتوانند) از میان حلقهها بپرند.
zoo
باغ وحش
We could hear the lions roaring at the other end of the zoo.
میتوانستیم صدای غرش شیرها را از انتهای دیگر باغ وحش بشنویم.
hood
باشلق (کلاه متصل به کاپشن)
The coat has a detachable hood.
این کت دارای کلاهی است که قابل جدا کردن میباشد.
foot
پا (قسمت کف و پنچه پا)
I've been on my feet all day and I'm exhausted.
تمام طول روز روی پا ایستاده بودم و خستهام.
screw
پیچ
Screw is a pointed metal used to join things (pieces of wood) together.
پیچ، فلزی نوک تیز است که برای اتصال چیزهایی مانند قطعات چوب به کار میرود.
flute
فلوت (ساز)
I like the sound of flute more than other musical instruments.
صدای فلوت را بیشتر از صدای سازهای دیگر دوست دارم.
arm
بازو
My arms ache from carrying this bag.
بازوهایم به خاطر حمل این کیف درد میکند.
stork
لک لک
Storks walk around in the water to find their food.
لکلکها در آب پرسه میزنند تا برای خود غذایی بیابند.
horn
شیپور- بوق- شاخ
The bull lowered its horns and charged straight at him.
گاو نر شاخهایش را پایین آورد و مستقیم به سمت او گرفت.
barn
انبار غله- طویله
The barn of the other side of the farmyard is full of hay bales.
انبار سمت دیگر مزرعه پر از بستههای علوفه است.
dart
دارت(بازی)- تیر و زوبین
Your number of points depends on where the darts land on the board.
میزان امتیاز شما بستگی به محلی از صفحهی دارت دارد که دارتها در آن فرود میآیند.
car
اتومبیل
Where did you park your car?
اتومبیلت را کجا پارک کردی؟
bird
پرنده
Most birds lay eggs in the spring.
بیشتر پرندهها در بهار تخم میگذارند.
scarf
شال گردن
He had a woolen scarf around his neck.
او شال گردنی پشمی به دور گردنش داشت.
star
ستاره
The stars twinkled in the clear sky.
ستارهها در آسمان صاف چشمک میزدند.
windmill
آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پرههای بزرگ است که با نیروی باد میچرخند.
milkman
شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروشها به درب خانهها ارسال میگردد.
handbag
کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیف دستیاش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
mailbox
صندوق پستی
Look out for our emails in your electronic mailbox.
در صندوق پستی الکترونیکیت به دنبال ایمیل ما باش.
pancake
پنکیک
Do you want a sweet pancake?
آیا یک پنکیک شیرین میل داری؟
cupcake
کیک فنجانی
Cupcake is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و معمولا گرد است.
fishpond
آبگیر و برکه ماهی
It's good to get a view from the other side of the fishpond.
خوب است که طرف دیگر این برکه ماهی را هم ببینیم.
eggshell
پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
teapot
قوری
Would you give me a teapot for serving tea?
ممکن است برای سرو چای یک قوری به من بدهید؟
peanut
بادام زمینی
I like roasted peanuts very much.
بادام زمینی بوداده را خیلی دوست دارم.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام