Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
6
+5
+30
New words
:
6
+10
+60
Incorrect
:
0
-2
0
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+90
ledge
تاقچه- لبه پنجره
Do not put anything on the ledge, it is too narrow.
چیزی روی لبهی پنجره نگذار، خیلی باریک است.
hedge
پرچین- حصار
She kicked the ball so powerfully that it flew over the hedge.
چنان با قدرت به توپ ضربه زد که توپ بر فراز حصار به پرواز درآمد.
judge
قاضی
The judge reminded the witness that she was under oath.
قاضی به شاهد یادآوری کرد که قسم خورده است.
bridge
پل
We drove over the bridge.
با اتومبیل از روی پل رفتیم.
jelly
ژله
Have you ever eaten a peanut butter and jelly sandwich?
آیا تا به حال ساندویچ کرهی بادام زمینی و ژله خوردهای؟
cage
قفس- لانه- جعبه حیوانات
A lion has escaped from its cage.
شیری از قفسش فرار کرده است.
face
صورت- چهره
I could see from his face he was unhappy.
میتوانستم از چهرهاش بخوانم که ناراحت است.
wren
نوعی پرنده به نام الیکایی
Wren is a very small, brown bird.
الیکایی، پرندهای قهوهای و بسیار کوچک است.
letter
نامه
I got a letter from the bank this morning.
امروز صبح نامهای از بانک دریافت کردم.
donkey
الاغ
The little donkey struggled under its heavy burden.
الاغ کوچک در زیر بار سنگینش تقلا میکرد.
teddy
خرس اسباب بازی
Teddy bear is a soft toy bear.
تدی، یک خرس نرم اسباب بازی است.
berry
توت
You must never eat the berries from that bush - they are poisonous.
هرگز نباید توتهای روی آن بوته را بخورید، آنها سمی هستند.
sixty
عدد ۶۰
She plans to retire when she is sixty years old.
میخواهد وقتی شصت ساله شد، بازنشسته شود.
teaspoon
قاشق چای خوری
A teaspoon is a small spoon used to mix sugar in a cup of tea or coffee.
قاشق چای خوری، قاشق کوچکی برای مخلوط کردن شکر در یک فنجان چای یا قهوه است.
bedroom
اتاق خواب
Our home has three bedrooms.
خانهی ما سه اتاق خواب دارد.
raincoat
بارانی (نوعی پالتو)
It is raining, so he has to put on his plastic raincoat.
باران میبارد، پس او ناچار است که بارانی پلاستیکی خود را بپوشد.
flagpole
میله اهتزازپرچم
The flag is fastened to a flagpole.
پرچم به میلهای بسته شده است.
football
فوتبال
Are you coming to the football match?
آیا داری به مسابقه فوتبال میایی؟
seesaw
الاکلنگ
The board of every seesaw is balanced on a central point.
تخته هر الاکلنگ در یک نقطه مرکزی متوازن شده است.
jigsaw
پازل
We spent all evening doing a 1,000-piece jigsaw.
تمام عصر را به درست کردن یک پازل هزار قطعهای گذراندیم.
toothbrush
مسواک
Use a toothbrush to clean your teeth every day.
هر روز از مسواک برای تمیز کردن دندانهایت استفاده کن.
toolbox
جعبه ابزار
My toolbox contains every tool for repairing a car.
در جعبه ابزار من هر ابزاری برای تعمیر یک اتومبیل یافت میشود.
blackbird
توکای سیاه
Blackbird is a European bird.
توکای سیاه پرندهای اروپایی است.
starfish
ستاره دریایی
Starfish has five arms that grow from its body in the shape of a star.
ستاره دریایی دارای پنج بازو است که به شکل ستاره از بدنش درآمده است.
carpet
فرش
We've just found a new carpet fitted for our bedroom.
به تازگی فرشی جدید که برای اتاقمان مناسب باشد پیدا کرده ایم.
popcorn
پاپ کورن- ذرت بوداده
Would you give me a tub of popcorn?
ممکن است یک ظرف ذرت بوداده به من بدهید؟
skirt
دامن
She had worn a very beautiful long skirt last night.
شب گذشته دامن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
girl
دختر
I have two girls. My little girl is five.
دو دختر دارم. دختر کوچکم پنج سال دارد.
cloud
ابر
Do you think those are rain clouds on the horizon?
فکر میکنی ابرهایی که در افق دیده میشود، ابرهای بارانی هستند؟
house
خانه
She lives in a little house in (the US on) Cross Street.
در خانهی کوچکی در آمریکا، در خیابان کراس زندگی میکند.
brown
قهوه ای
Her eyes are light brown.
چشمانش به رنگ قهوهای روشن است.
clown
دلقک
Clowns usually wear funny clothes and have painted faces.
دلقکها معمولا لباسهای خندهدار میپوشند و صورتهایی رنگ شده دارند.
cow
گاو
Cows are kept to produce meat and milk:
گاوها نگهداری میشوند تا گوشت و شیر تولید کنند.
owl
جغد
Owls hunt small mammals at night.
جغدها در شب پستانداران کوچک را شکار میکنند.
picture
عکس
He painted a picture of my baby.
او عکسی از نوزادم کشید.
mansion
خانه اعیانی، عمارت
The street is lined with enormous mansions which belong to famous peoples.
در طول این خیابان عمارتهای بزرگی وجود دارد که متعلق به افراد مشهور است.
fraction
کسر
These are the two ways of representing the same fraction.
این دو، راههایی برای نمایش یک کسر هستند.
station
ایستگاه(قطار،...)
We looked on our map to find the nearest metro station.
به نقشهمان نگاه کردیم تا نزدیکترین ایستگاه مترو را پیدا کنیم.
television
تلویزیون
It's one of the few television programmes that I still watch.
این یکی از معدود برنامههای تلویزیونی است که من هنوز تماشا میکنم.
dolphin
دلفین
Dolphins often get tangled in the nets that are used to catch tuna fish.
دلفینها اغلب در دامهایی گرفتار میشوند که برای صید ماهی تن استفاده میشوند.
elephant
فیل
In the past eight years, the elephant population in Africa has been halved.
در هشت سال گذشته جمعیت فیلها در آفریقا به نصف تقلیل یافته است.
castle
دژ- قلعه
The remains of the Roman castle are well preserved.
از بقایای قلعهی روم به خوبی محافظت میشود.
sign
علامت- نشان
Be careful about the road signs while driving.
در حین رانندگی به علائم جاده دقت کن.
knot
گره
I can't untie the knot - it's too tight.
نمیتوانم گره را باز کنم، بیش از حد محکم است.
lamb
بره
Last night we went out and ate roast lamb.
دیشب بیرون رفتیم و کباب بره خوردیم.
spoon
قاشق
Stir the mixture with a wooden spoon.
مخلوط را با قاشق چوبی به هم بزن.
moon
ماه
Neil Armstrong was the first person to set foot on the surface of the moon.
نیل آرمسترانگ اولین کسی بود که قدم بر روی کرهی ماه گذاشت.
toe
انگشت و پنجه پا
I stubbed (= hit) my toe on the edge of the bed.
انگشت پایم به لبهی تخت خورد.
hoe
کج بیل
A hoe is a garden tool with a short blade used to remove weeds.
کج بیل یکی از ابزارهای باغبانی است که لبهای کوتاه دارد و برای درآوردن علفهای هرز به کار میرود.
toast
نان تست/ نان برشته
I have toast and jam for breakfast.
من برای صبحانه نان تست و مربا میخورم.
stool
چهارپایه- عسلی
She fell off her stool.
او از چهارپایهاش افتاد.
broom
جاروی دسته بلند
Broom is used for cleaning the floor
جاروی دسته بلند برای تمیز کردن کف زمین به کار میرود.
hoop
حلقه (در ورزش و سیرک)
The dogs had been trained to jump through hoops.
سگها (طوری) تربیت شده اند که (بتوانند) از میان حلقهها بپرند.
zoo
باغ وحش
We could hear the lions roaring at the other end of the zoo.
میتوانستیم صدای غرش شیرها را از انتهای دیگر باغ وحش بشنویم.
hood
باشلق (کلاه متصل به کاپشن)
The coat has a detachable hood.
این کت دارای کلاهی است که قابل جدا کردن میباشد.
foot
پا (قسمت کف و پنچه پا)
I've been on my feet all day and I'm exhausted.
تمام طول روز روی پا ایستاده بودم و خستهام.
screw
پیچ
Screw is a pointed metal used to join things (pieces of wood) together.
پیچ، فلزی نوک تیز است که برای اتصال چیزهایی مانند قطعات چوب به کار میرود.
flute
فلوت (ساز)
I like the sound of flute more than other musical instruments.
صدای فلوت را بیشتر از صدای سازهای دیگر دوست دارم.
arm
بازو
My arms ache from carrying this bag.
بازوهایم به خاطر حمل این کیف درد میکند.
stork
لک لک
Storks walk around in the water to find their food.
لکلکها در آب پرسه میزنند تا برای خود غذایی بیابند.
fort
قلعه- دژ
The remains of the Roman fort are well preserved.
از بقایای قلعهی روم به خوبی محافظت میشود.
horn
شیپور- بوق- شاخ
The bull lowered its horns and charged straight at him.
گاو نر شاخهایش را پایین آورد و مستقیم به سمت او گرفت.
barn
انبار غله- طویله
The barn of the other side of the farmyard is full of hay bales.
انبار سمت دیگر مزرعه پر از بستههای علوفه است.
dart
دارت(بازی)- تیر و زوبین
Your number of points depends on where the darts land on the board.
میزان امتیاز شما بستگی به محلی از صفحهی دارت دارد که دارتها در آن فرود میآیند.
cart
گاری دستی- چرخ دستی خرید
Why will supermarket carts never move in the direction that you push them in?
چرا چرخدستی فروشگاهها هیچ وقت در مسیری که شما آنها را هل میدهید حرکت نمیکند؟
card
کارت( پستال، تبریک و غیره)
The bank's closed now, but I can get some money out with my (cash) card.
الآن بانک تعطیل است اما من میتوانم مقداری پول از کارتم بگیرم.
car
اتومبیل
Where did you park your car?
اتومبیلت را کجا پارک کردی؟
bird
پرنده
Most birds lay eggs in the spring.
بیشتر پرندهها در بهار تخم میگذارند.
scarf
شال گردن
He had a woolen scarf around his neck.
او شال گردنی پشمی به دور گردنش داشت.
star
ستاره
The stars twinkled in the clear sky.
ستارهها در آسمان صاف چشمک میزدند.
Correct answers
badge
آرم و نشانی که به لباس وصل شود
Everyone at the conference wore a badge with their name on.
لباس همه افراد (شرکت کننده در) کنفرانس آرمی با نامشان داشت.
target
هدف (تیراندازی)
I had four shots but I didn't even hit the target.
چهار بار تیراندازی کردم اما به هدف نزدم.
curl
جعد و چین و شکن(مو)
Her hair fell in curls over her shoulders.
موهایش با چین و شکن بر روی شانههایش افتاده بود.
scent
عطر- بوی خوش
I like the scent of roses.
عطر گلهای رز را دوست دارم.
glue
چسب
Join the two pieces together using strong glue.
با استفاده از چسبی محکم، دو قطعه را به هم متصل کن.
core
مرکز و هسته
Don't throw your apple core on the floor!
هستهی سیبت را روی زمین نینداز.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام