Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
24
+5
+120
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
0
-2
0
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+120
Correct answers
a selfish person
یک شخص خودخواه
She is a selfish person and never considers anyone but herself.
او شخص خودخواهی است و هرگز کسی به جز خودش را در نظر نمیگیرد.
a lazy person
یک فرد تنبل
He is the laziest person in the class.
او تنبلترین فرد کلاس است.
board the plane
سوار شدن به هواپیما
At London airport, she boarded a plane to Australia.
در فرودگاه تهران، او سوار هواپیمایی به مقصد اصفهان شد.
make a voyage
سفر کردن (از طریق دریا)
He was a young sailor making his first voyage.
او ملوانی جوان بود که در حال گذراندن اولین سفر دریاییاش بود.
pay toll
پرداخت عوارض
Nowadays, people pay tolls electronically on most roads.
امروزه مردم در بیشتر جادهها عوارض را به صورت الکترونیکی پرداخت میکنند.
watch fireworks
تماشا کردن آتش بازی
Can you watch the fireworks from here?
میتوانید آتش بازی را از اینجا تماشا کنید؟
wear special clothes
پوشیدن لباسهای خاص
Sima said that we have to wear special clothes tomorrow night for the ceremony.
سیما گفت که ما باید فردا شب برای مراسم لباسهای مخصوصی بپوشیم.
watch military parade
تماشا کردن رژهی نظامی
The supreme leader of Iran watched the military parade in Tehran.
رهبر معظم ایران رژهی نظامی را در تهران تماشا کردند.
Islamic revolution anniversary
سالگرد انقلاب اسلامی
Iranian people celebrate the Islamic revolution anniversary on 11 February.
مردم ایران سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را در 11 فوریه (22 بهمن) جشن میگیرند.
get on a bus
سوار اتوبوس شدن
Every morning, I get on the bus to go to school.
من هرروز برای رفتن به مدرسه سوار اتوبوس میشوم.
open an account
افتتاح حساب
Ahmad opened a new account at this bank.
احمد در این بانک حساب جدیدی افتتاح کرد.
help charity
کمک به خیریه
Thanks to a large gift from an anonymous person who helped the charity, they were able to continue their work.
به خاطر اهدایی بزرگی که یک فرد ناشناس در کمک به خیریه انجام داد، آنها توانستند فعالیتهای خود را ادامه دهند.
bring to the ER
بردن به اورژانس
I need help to bring my friend to the emergency room.
من برای بردن دوستم به اورژانس به کمک نیاز دارم.
text a message
فرستادن پیام
I texted a lot of messages to you yesterday but you didn't answer.
من دیروز پیامهای زیادی برای تو فرستادم اما به آنها پاسخ ندادی.
attend a TV program
شرکت کردن در یک برنامهی تلویزیونی
I wish I could attend a TV program.
کاش میتوانستم در یک برنامهی تلویزیونی شرکت کنم.
use IT
استفاده از فن اوری اطلاعات
These days we use IT excessively.
این روزها بیش از حد از فن آوری اطلاعات استفاده میکنیم.
look at the newsstand
نگاه کردن به دکهی روزنامه فروشی
Why are you looking at the newsstand so carefully?
چرا داری به دکهی روزنامه فروشی اینچنین با دقت نگاه میکنی؟
watch a quiz show
تماشای نمایش معلومات عمومی
Tonight is a quiz show and I'm going to watch it with my family.
امشب مسابقهی معلومات عمومی است و قرار است من آن را همراه با خانوادهام تماشا کنم.
install an antivirus program
نصب یک برنامهی آنتیویروس
You need to install an antivirus program on your laptop.
باید بر روی لپتاب خود یک برنامهی آنتی ویروس نصب کنید.
break
شکستن
He broke his leg.
پای او شکست.
hurt
درد کردن
It hurts a lot.
بسیار درد دارد.
cut
بریدن
She cut her finger.
او انگشت خود را برید.
bruise
کبودی
He has some bruises.
او چند کبودی دارد.
black eye
کبودی چشم
He has a black eye.
چشم او کبود شده است.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام