Result  
Correct:24+5 +120
New words:0+10 +0
Incorrect:2-2 -4
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +116
Incorrect answers
top   قله- نوک
She waited for me at the top of the stairs.
او بالای پله‌ها منتظر من بود.
tap   شیر آب
Please turn the tap off.
لطفا شیر آب را ببند.
Correct answers
rod   میله- چوب ماهیگیری
He was given a fishing rod for his birthday.
او برای تولدش یک چوب ماهیگیری گرفت.
zip   زیپ
If you force the zip, it'll break.
اگر به زیپ فشار بیاوری، می‌شکند.
pot   گلدان
Some flowers grow well in pots.
بعضی از گل‌ها در گلدان به خوبی رشد می‌کنند.
cot   تخت خواب بچه
A cot has high bars around the sides to protect babies.
تخت نوزاد میله‌های بلندی در کنارش دارد تا از نوزاد محافظت کند.
bun   کیک فنجانی
A bun is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و غالباً گرد است.
box   جعبه
He ate a whole box of chocolates.
او یک جعبه‌ی کامل شکلات را خورد.
ox   گاو نر
He was tall and as strong as an ox.
او بلند قامت و به اندازه‌ی یک گاو نر قدرتمند بود.
nut   مغز(پسته و بادام)
He cracks (opens) the nuts with his teeth.
او آجیل را با دندان‌هایش می‌شکند.
pup   توله -سگ و برخی حیوانات
It is a seal pup.
این توله‌ی فُک است.
cup   فنجان
Would you give me a cup of coffee?
ممکن است یک فنجان قهوه به من بدهید؟
mud   گل و لای
The vehicles got bogged down in the heavy mud.
وسایل نقلیه در گل و لای سنگین گرفتار شدند.
man   مرد
Steve can solve anything - the man's a genius.
استیو می‌تواند هر مسئله‌ای را حل کند، این مرد یک نابغه است.
mat   حصیر، پادری
Wipe your feet on the mat before you come inside.
قبل از این که وارد اتاق شوی، پاهایت را روی پادری بکش تا پاک شود.
hat   کلاه
His hat is hanging there.
کلاه او آن‌جا آویزان است.
cat   گربه
She has a pet, it is a cat.
او یک حیوان خانگی دارد، این حیوان یک گربه است.
bag   کیف
She suddenly remembered that her keys were left in her other bag.
او ناگهان به یاد آورد که کلیدهایش در کیف دیگرش جا مانده است.
pen   قلم- خودکار
My pen seems to be running out of ink - I need a refill.
ظاهراً جوهر قلمم تمام شده، باید دوباره آن را پر کنم.
yak   بوفالو
Yak is mainly found in Tibet.
بوفالو بیشتر در تبت دیده می‌شود.
leg   پا
My legs were tired after so much walking.
بعد از این همه پیاده روی پاهایم خسته شدند.
red   قرمز
Her dress was bright red.
پیراهنش به رنگ قرمز روشن بود.
bed   تخت خواب
He lived in a room with only two chairs, a bed, and a table.
او در اتاقی زندگی می‌کرد که فقط دو صندلی، یک تخت و یک میز داشت.
kid   کودک
His kid is a genius.
کودک او یک نابغه است.
jet   هواپیمای جت
Most of the planes that carry passengers across the Atlantic are wide-bodied jets.
بیشتر هواپیماهای مسافربری که از فراز آتلانتیک می‌گذرند جت‌های غول پیکر هستند.
bin   سطل زباله
Do you want this or shall I throw it in the bin?
این را می‌خواهی یا آن را در سطل زباله بیندارم؟