Result  
Correct:33+5 +165
New words:0+10 +0
Incorrect:0-2 0
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 3+1 +3
Total Score: +165
Correct answers
boy   پسر
As a young boy, my father used to walk three miles to school.
پدرم زمانی که یک پسر جوان بود سه مایل تا مدرسه پیاده‌روی می‌کرد.
coin   سکه
We each wanted the bedroom with the balcony, so we tossed a coin to decide
همه‌ی ما اتاق خوابی را می‌خواستیم که بالکن داشت، به همین دلیل با سکه شیر یا خط کردیم تا بتوانیم تصمیم بگیریم.
oil   روغن
lavender oil is used for headaches
روغن اوسطوخودوس برای سردرد مفید است.
crown   تاج
The crown is decorated with diamonds and other precious stones.
تاج با الماس و دیگر فلزات قیمتی تزيین شده است.
ear   گوش
The hearing in my left ear's not so good.
شنوایی گوش چپ من چندان خوب نیست.
stair   پلکان
Mary fell down some stairs and broke her leg.
مری از چند پله افتاد و پایش شکست.
hair   مو
He's got short, dark hair.
موهایی مشکی و کوتاه دارد.
fair   نمایشگاه بازرگانی- بازار روز
I bought a wooden salad bowl at the local craft fair.
از بازار روز محلی کاسه‌ی چوبی بزرگی برای سالاد خریدم.
deer   گوزن
I saw a herd of deer.
یک گله گوزن دیدم.
spear   نیزه
Spear is a weapon consisting of a pole with a sharp metal point at one end.
نیزه سلاحی است شامل یک میله با سر فلزی نوک تیز در یک سمت.
beard   ریش
He shaved off his beard but kept his mustache.
او ریش‌هایش را تراشید اما سبیلش را نگه داشت.
tear   اشک
Did you notice the tears in his eyes when he talked about Diana?
آیا وقتی درباره دیانا صحبت می‌کرد متوجه اشک در چشمانش شدی؟
arm   بازو
My arms ache from carrying this bag.
بازوهایم به خاطر حمل این کیف درد می‌کند.
horn   شیپور- بوق- شاخ
The bull lowered its horns and charged straight at him.
گاو نر شاخ‌هایش را پایین آورد و مستقیم به سمت او گرفت.
barn   انبار غله- طویله
The barn of the other side of the farmyard is full of hay bales.
انبار سمت دیگر مزرعه پر از بسته‌های علوفه است.
dart   دارت(بازی)- تیر و زوبین
Your number of points depends on where the darts land on the board.
میزان امتیاز شما بستگی به محلی از صفحه‌ی دارت دارد که دارت‌ها در آن فرود می‌آیند.
cart   گاری دستی- چرخ دستی خرید
Why will supermarket carts never move in the direction that you push them in?
چرا چرخ‌دستی فروشگاه‌ها هیچ وقت در مسیری که شما آن‌ها را هل می‌دهید حرکت نمی‌کند؟
card   کارت( پستال، تبریک و غیره)
The bank's closed now, but I can get some money out with my (cash) card.
الآن بانک تعطیل است اما من می‌توانم مقداری پول از کارتم بگیرم.
car   اتومبیل
Where did you park your car?
اتومبیلت را کجا پارک کردی؟
bird   پرنده
Most birds lay eggs in the spring.
بیش‌تر پرنده‌ها در بهار تخم می‌گذارند.
scarf   شال گردن
He had a woolen scarf around his neck.
او شال گردنی پشمی به دور گردنش داشت.
dustpan   خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک‌انداز هم نیاز داری.
windmill   آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پره‌های بزرگ است که با نیروی باد می‌چرخند.
milkman   شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروش‌ها به درب خانه‌ها ارسال می‌گردد.
handbag   کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیف دستی‌اش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
mailbox   صندوق پستی
Look out for our emails in your electronic mailbox.
در صندوق پستی الکترونیکیت به دنبال ایمیل ما باش.
pancake   پنکیک
Do you want a sweet pancake?
آیا یک پنکیک شیرین میل داری؟
cupcake   کیک فنجانی
Cupcake is a small, sweet, usually round cake.
کیک فنجانی، کیکی کوچک، شیرین، و معمولا گرد است.
fishpond   آبگیر و برکه ماهی
It's good to get a view from the other side of the fishpond.
خوب است که طرف دیگر این برکه ماهی را هم ببینیم.
eggshell   پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
teapot   قوری
Would you give me a teapot for serving tea?
ممکن است برای سرو چای یک قوری به من بدهید؟
peanut   بادام زمینی
I like roasted peanuts very much.
بادام زمینی بوداده را خیلی دوست دارم.