Result  
Correct:68+5 +340
New words:0+10 +0
Incorrect:1-2 -2
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 8+1 +8
Total Score: +338
Incorrect answers
cloud   ابر
Do you think those are rain clouds on the horizon?
فکر می‌کنی ابرهایی که در افق دیده می‌شود، ابرهای بارانی هستند؟
Correct answers
teaspoon   قاشق چای خوری
A teaspoon is a small spoon used to mix sugar in a cup of tea or coffee.
قاشق چای خوری، قاشق کوچکی برای مخلوط کردن شکر در یک فنجان چای یا قهوه است.
bedroom   اتاق خواب
Our home has three bedrooms.
خانه‌ی ما سه اتاق خواب دارد.
raincoat    بارانی (نوعی پالتو)
It is raining, so he has to put on his plastic raincoat.
باران می‌بارد، پس او ناچار است که بارانی پلاستیکی خود را بپوشد.
flagpole   میله اهتزازپرچم
The flag is fastened to a flagpole.
پرچم به میله‌ای بسته شده است.
football   فوتبال
Are you coming to the football match?
آیا داری به مسابقه فوتبال میایی؟
seesaw   الاکلنگ
The board of every seesaw is balanced on a central point.
تخته هر الاکلنگ در یک نقطه مرکزی متوازن شده است.
jigsaw   پازل
We spent all evening doing a 1,000-piece jigsaw.
تمام عصر را به درست کردن یک پازل هزار قطعه‌ای گذراندیم.
toothbrush   مسواک
Use a toothbrush to clean your teeth every day.
هر روز از مسواک برای تمیز کردن دندانهایت استفاده کن.
toolbox   جعبه ابزار
My toolbox contains every tool for repairing a car.
در جعبه ابزار من هر ابزاری برای تعمیر یک اتومبیل یافت می‌شود.
blackbird   توکای سیاه
Blackbird is a European bird.
توکای سیاه پرنده‌ای اروپایی است.
starfish   ستاره دریایی
Starfish has five arms that grow from its body in the shape of a star.
ستاره دریایی دارای پنج بازو است که به شکل ستاره از بدنش درآمده است.
target   هدف (تیراندازی)
I had four shots but I didn't even hit the target.
چهار بار تیراندازی کردم اما به هدف نزدم.
carpet   فرش
We've just found a new carpet fitted for our bedroom.
به تازگی فرشی جدید که برای اتاقمان مناسب باشد پیدا کرده ایم.
popcorn   پاپ کورن- ذرت بوداده
Would you give me a tub of popcorn?
ممکن است یک ظرف ذرت بوداده به من بدهید؟
light   لامپ- نور
Could you turn the light on, please?
ممکن است لطفاً چراغ را روشن کنید؟
fly   مگس- پرواز کردن
The horses swished their tails to get rid of the flies hovering around them.
اسب‌ها دم‌شان را حرکت دادند تا از شر مگس‌هایی که در اطراف‌شان پرواز می‌کردند، خلاص شوند.
pie   پای (نوعی کیک)
The apple pie was as good as the one my grandmother used to make.
آن کیک سیب به خوبی کیک سیبی بود که مادربزرگم قبلا می‌پخت.
stove   فر، بخاری
A stove is an equipment that burns fuel or uses electricity in order to heat a place.
بخاری وسیله‌ای است که از سوخت یا برق استفاده می‌کند تا در محل گرما ایجاد نماید.
rose   گل رز
He sent her a bunch of red roses.
یک دسته گل رز قرمز برایش فرستاد.
mole   موش کور
Mole is a mammal that is blind and lives in passages that it digs underground.
موش کور پستانداری نابیناست و در راه‌های زیرزمینی‌ای زندگی می‌کند که خودش حفر می‌کند.
cone   مخروط، قیف
Do you like an ice-cream cone?
بستنی قیفی دوست داری؟
bone   استخوان
The child was so thin that you could see her bones.
کودک آن‌قدر لاغر بود که می‌توانستی استخوان‌هایش را ببینی.
soap   صابون
Did you wash your hands with soap and water?
آیا دستهایت را با آب و صابون شستی؟
loaf   قرص نان
They shared a loaf and some cheese.
یک قرص نان و مقداری پنیر را با هم تقسیم کردند.
goat   بز
An old woman was herding the goats up the mountainside.
پیرزنی بزها را برای چرا به بالای دامنه کوه برد.
coat   کت
We need a coat hook on the back of this door.
قلابی برای (آویختن) کت در پشت در لازم داریم.
cake   کیک
Would you like a slice of cake?
یک برش کیک می‌خواهی؟
safe   گاوصندوق
Thieves broke opened the safe and stole everything in it.
دزدان به زور گاوصندوق را باز کردند وهرچه را که در آن بود به سرقت بردند.
gate   دروازه
Gate is a part of a fence that opens and closes like a door.
دروازه بخشی از حصار(باغ) است که مانند درب باز و بسته می‌شود.
cape   شنل
Cape is a kind of sleeveless coat that is fastened at the neck.
شنل، کتی بدون آستین است که در قسمت گردن بسته می‌شود.
snail   حلزون با صدف
Snails have wet bodies and round shells.
حلزون‌ها بدنی مرطوب و صدفی گرد دارند.
sail   بادبان کشتی
A sail can catch the wind and make the boat move:
بادبان می‌تواند باد را بگیرد و سبب حرکت کشتی شود (از قدرت باد برای حرکت کشتی اسفاده کند).
nail   میخ
Hammer a nail into the wall until I hang the mirror from it.
میخی به دیوار بکوب تا من آیینه را به آن آویزان کنم.
snake   مار
He's terrified of being bitten by a snake.
او از اینکه مار او را نیش بزند میترسد.
bee   زنبور
My arm swelled up where I was stung by a bee.
بازویم در جایی که زنبور نیشم زده بود، باد کرد.
tray   سینی
She was bringing a tray of drinks.
داشت یک سینی پر از شربت می‌آورد.
train   قطار
Did you come by train?
آیا با قطار آمدی؟
raincoat   بارانی
They were all wearing raincoats and trilby hats and carrying small suitcases.
آنها همگی بارانی و کلاه قرمز پوشیده بودند و چمدان‌های کوچک حمل می‌کردند.
curl   جعد و چین و شکن(مو)
Her hair fell in curls over her shoulders.
موهایش با چین و شکن بر روی شانه‌هایش افتاده بود.
skirt   دامن
She had worn a very beautiful long skirt last night.
شب گذشته دامن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
girl   دختر
I have two girls. My little girl is five.
دو دختر دارم. دختر کوچکم پنج سال دارد.
house   خانه
She lives in a little house in (the US on) Cross Street.
در خانه‌ی کوچکی در آمریکا، در خیابان کراس زندگی می‌کند.
brown   قهوه ای
Her eyes are light brown.
چشمانش به رنگ قهوه‌ای روشن است.
clown   دلقک
Clowns usually wear funny clothes and have painted faces.
دلقک‌ها معمولا لباس‌های خنده‌دار می‌پوشند و صورت‌هایی رنگ شده دارند.
cow   گاو
Cows are kept to produce meat and milk:
گاوها نگهداری می‌شوند تا گوشت و شیر تولید کنند.
owl   جغد
Owls hunt small mammals at night.
جغدها در شب پستانداران کوچک را شکار می‌کنند.
light   لامپ- نور
Could you turn the light on, please?
ممکن است لطفا چراغ را روشن کنید؟
pie   پای (کیک)
The apple pie was as good as the one my grandmother used to make.
کیک سیب به خوبی کیک سیبی بود که مادربزرگم قبلا می‌پخت.
stove   بخاری
A stove is an equipment that burns fuel or uses electricity in order to heat a place.
بخاری وسیله‌ای است که از سوخت یا برق استفاده می‌کند تا درمحل گرما ایجاد نماید.
rose   گل رز
He sent her a bunch of red roses.
یک دسته گل رز قرمز برایش فرستاد.
mole   موش کور
Mole is a mammal that is blind and lives in passages that it digs underground.
موش کور پستانداری نابیناست و در راه‌های زیرزمینی ای به سر می‌برد که خودش حفر می‌کند.
cone   نان قیفی- مخروط ایمنی (در راهنمایی رانندگی)
Do you like an ice cream cone?
بستنی قیفی دوست داری؟
bone   استخوان
The child was so thin that you could see her bones.
کودک آن‌قدر لاغر بود که می‌توانستی استخوان‌هایش را ببینی.
loaf   قرص نان
They shared a loaf and some cheese.
یک قرص نان و مقداری پنیر را با هم تقسیم کردند.
goat   بز
An old woman was herding the goats up the mountainside.
پیرزن بزها را برای چرا به بالای دامنه کوه برد.
coat   کت
We need a coat hook on the back of this door.
قلابی برای (آویختن) کت در پشت در لازم داریم.
picture   عکس
He painted a picture of my baby.
او عکسی از نوزادم کشید.
mansion   خانه اعیانی، عمارت
The street is lined with enormous mansions which belong to famous peoples.
در طول این خیابان عمارت‌های بزرگی وجود دارد که متعلق به افراد مشهور است.
fraction   کسر
These are the two ways of representing the same fraction.
این دو، راه‌هایی برای نمایش یک کسر هستند.
station   ایستگاه(قطار،...)
We looked on our map to find the nearest metro station.
به نقشه‌مان نگاه کردیم تا نزدیک‌ترین ایستگاه مترو را پیدا کنیم.
television   تلویزیون
It's one of the few television programmes that I still watch.
این یکی از معدود برنامه‌های تلویزیونی است که من هنوز تماشا می‌کنم.
dolphin   دلفین
Dolphins often get tangled in the nets that are used to catch tuna fish.
دلفین‌ها اغلب در دام‌هایی گرفتار می‌شوند که برای صید ماهی تن استفاده می‌شوند.
elephant   فیل
In the past eight years, the elephant population in Africa has been halved.
در هشت سال گذشته جمعیت فیل‌ها در آفریقا به نصف تقلیل یافته است.
castle   دژ- قلعه
The remains of the Roman castle are well preserved.
از بقایای قلعه‌ی روم به خوبی محافظت می‌شود.
sign   علامت- نشان
Be careful about the road signs while driving.
در حین رانندگی به علائم جاده دقت کن.
scent   عطر- بوی خوش
I like the scent of roses.
عطر گل‌های رز را دوست دارم.
knot   گره
I can't untie the knot - it's too tight.
نمی‌توانم گره را باز کنم، بیش از حد محکم است.
lamb   بره
Last night we went out and ate roast lamb.
دیشب بیرون رفتیم و کباب بره خوردیم.