Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
88
+5
+440
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
1
-2
-2
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
10
+1
+10
Total Score:
+438
Incorrect answers
nest
لانهی پرنده
Cuckoos are famous for laying their eggs in the nests of other birds.
کوکوها به این که تخمهایشان را در لانهی پرندگان دیگر میگذارند، معروف اند.
Correct answers
pond
حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که از سمت دیگر برکه هم منظره را ببینیم.
frog
قورباغه
The pond is alive with the existence of frogs.
این آبگیر با وجود قورباغهها پابرجاست.
clog
کفش چوبی- صندل
She has a very beautiful clog with its top part made of leather.
او صندل زیبایی دارد که قسمت بالای آن از چرم ساخته شده.
blot
لکهی جوهر
I made a blot on my shirt.
من پیراهنم را لک کردم.
splint
آتل
The doctor put a splint on my arm and bandaged it up.
دکتر روی بازویم آتل گذاشت و آن را باندپیچی کرد.
sock
جوراب
Put on your shoes and socks.
کفشها و جورابهایت را بپوش.
rock
تخته سنگ
Mountains and cliffs are formed from the rock.
کوهها و صخرهها از سنگ درست شدهاند.
lock
قفل
I heard someone turn a key in the lock.
من شنیدم که کسی کلید را در قفل میچرخاند.
cock
خروس
This cock doesn't have a good sound.
این خروس صدای خوبی ندارد.
doll
عروسک
I found her sobbing in the bedroom because she'd broken her favorite doll.
من او را در حال گریه کردن در اتاق یافتم؛ زیرا او عروسک مورد علاقهاش را خراب کرده بود.
tent
خیمه- چادر
The rain had dampened the tent, so we left it to dry in the afternoon sun.
باران چادر را خیس کرده بود، به همین دلیل چادر را بعدازظهر در زیر آفتاب گذاشتیم تا خشک شود.
desk
میز تحریر
She sat at her desk to write letters.
او پشت میزش نشست تا نامه بنویسد.
belt
کمربند
She fastened her belt tightly around her waist.
او کمربندش را محکم دور کمرش بست.
vest
جلیقه
She always wore a long-sleeved thermal vest in the winter.
او در زمستان همیشه جلیقهی گرم آستین بلندی میپوشید.
clip
گیره
The wires were fastened together with a plastic clip.
سیمها با گیرهای پلاستیکی به هم بسته شده بودند.
dress
پیراهن زنانه
She looked beautiful in her wedding dress.
او در لباس عروسیاش زیبا به نظر میرسید.
neck
گردن
She wore a gold chain around her neck.
او زنجیری طلا به گردن آویخته بود.
well
چاه
A well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، گودالی عمیق در زمین است که میتوان از آن آب، نفت، یا گاز به دست آورد.
bell
زنگ
I stood at the front door and rang the bell several times.
من مقابل درب جلویی ساختمان ایستادم و چندین بار زنگ زدم.
match
کبریت
I need a box of matches.
یک بسته کبریت میخواهم.
champ
قهرمان
He is a champ in swimming.
او قهرمان شناست.
sash
شال دور کمر
a sash is a long, narrow piece of cloth worn around the waist.
شال دور کمر، پارچهای بلند و باریک است که به دور کمر بسته میشود.
plank
الوار- تخته
We used a plank to cross the ditch.
برای عبور از روی گودال از یک الوار استفاده کردیم.
tank
مخزن
There was a tank of live lobsters in the restaurant.
مخزنی از خرچنگهای زنده در رستوران وجود داشت.
king
پادشاه
Most modern kings and queens rule only in a formal way, without real power.
بیشتر پادشاهان و ملکههای دوران جدید فقط رسماً حاکمند، بدون این که قدرتی واقعی داشته باشند.
chest
صندوق
He packed his books and clothes into three chests.
او کتابها و لباسهایش را در سه صندوق بسته بندی کرد.
shell
صدف
A shell necklace is made out of the shells of small sea creatures.
گردنبند صدف از صدفهای موجودات دریایی کوچک ساخته میشود.
shelf
تاقچه- قفسه
One wall had shelves from floor to ceiling, crammed with books.
یک دیوار از زمین تا سقف قفسه داشت و از کتاب پر شده بود.
shed
کلبه- آخور- طویله
It is a cow shed.
آن یک طویلهی گاو است.
sink
سینک ظرف شویی
There's no need to get so angry about a few dirty dishes in the sink!
نیازی نیست به خاطر چند تا ظرف کثیف داخل سینک اینقدر عصبانی شوی!
pink
صورتی
Have you been in the sun? Your nose is a bit pink.
زیر آفتاب بودهای؟ بینیات کمی صورتی شده.
string
سیم- کابل
When you pull the strings, the puppet's arms and legs move.
وقتی سیمها را میکشی، دست و پای عروسکهای خیمه شب بازی حرکت میکند.
swing
تاب (بازی)
I have a swing on which I can sit and move backward and forwards easily.
تابی دارم که میتوانم رویش بنشینم و به راحتی به جلو و عقب تاب بخورم.
crutch
چوب زیربغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
مارتین پایش را شکست، و او در شش هفتهی اخیر از چوب زیربغل استفاده میکرده.
hutch
قفس- لانه- جعبه حیوانات
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوشهایش را در آن نگهداری میکند.
brush
برس
I can't find my brush, but I still have my comb.
من نمیتوانم برسم را پیدا کنم، اما هنوز شانهام را دارم.
skunk
راسو
The skunk has an unpleasant smell as a defense when it is attacked.
راسو وقتی مورد حمله قرار میگیرد به عنوان وسیلهی دفاعی بوی بدی از خود ایجاد میکند.
bunk
تختخواب طبقاتی یا دیواری
The twins sleep in bunk beds.
دوقلوها در تخت خواب دو طبقه میخوابند.
magnet
آهن ربا
A magnet is able to attract both iron and steel objects.
آهن ربا قادر است هم اجسام آهنی و هم اجسام فولادی را جذب کند.
ribbon
روبان
Sandra often wears a ribbon in her hair.
ساندرا معمولا روبانی به موهایش میبندد.
lemon
لیمو
For this recipe, you need the juice of two lemons.
برای این دستور غذایی به آب دو عدد لیمو نیاز دارید.
robin
سینه سرخ- مرغ نوروزی
Robins mostly appear in the winter and are pictured on Christmas cards.
سینه سرخها بیشتر در زمستان دیده میشوند و عکسشان روی کارتهای کریسمس قرار میگیرد.
button
دکمه
I fastened the buttons on my blouse.
دکمههای بلوزم را بستم.
rocket
موشک
They launched a rocket to the planet, Venus.
آنان موشکی به سیارهی زهره فرستادند.
pocket
جیب
The safety instructions are in the pocket of the seat in front of you.
دستورالعملهای ایمنی در جیب صندلی جلوی شما قرار دارد.
locket
قاب گردنبند- گردنی
A locket is a piece of jewelry worn on a chain around a person's neck.
قاب گردنبند زیور آلاتی است که با زنجیر به دور گردن فرد بسته میشود.
bonnet
کلاه بیلبه- عرق چین
Bonnet is a type of hat that covers the ears and is tied under the chin.
کلاه بیلبه نوعی کلاه (به شکل عرق چین) است که گوشها را میپوشاند و زیر چانه بسته میشود.
jacket
ژاکت
The keys are in my jacket pocket.
کلیدها در جیب ژاکت من است.
carrot
هویج
We had carrot and coriander soup for lunch.
ما ناهار سوپ هویج و گشنیز داشتیم.
parrot
طوطی
She used to keep a parrot in a cage.
او سابقاً طوطیای را در قفس نگهداری میکرد.
rabbit
خرگوش
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوشهایش را در آن نگهداری میکند.
bucket
سطل
Armed with a bucket and a mop, I started washing the floor.
در حالی که به یک سطل و یک زمین شور مجهز شده بودم، شروع به شستن کف (اتاق) کردم.
puppet
عروسک خیمه شب بازی
We took the children to a puppet show.
ما بچهها را به نمایش عروسک خیمه شب بازی بردیم.
mill
آسیاب
The millstone started to go round and grain was crushed into flour.
سنگ آسیاب شروع به چرخیدن کرد و دانهها تا تبدیل شدن به آرد خرد شدند.
hill
تپه
Hills are not as high as mountains.
تپهها به اندازهی کوهها مرتفع نیستند.
kilt
دامن اسکاتلندی
A kilt is a skirt with many folds which is traditionally worn by Scottish men.
دامن اسکاتلندی دامنی با چندین پیله است که طبق سنت مردان اسکاتلندی آن را میپوشند.
milk
شیر(خوراکی)
Mother's milk is the best nourishment for a baby.
شیر مادر بهترین تغذیه برای نوزاد است.
twig
شاخه(درخت)
We collected dry twigs to start the fire.
ما شاخههای خشک را جمع کردیم تا آتش را روشن کنیم.
plum
آلو- آلوچه
These plums are a bit sour.
این آلوها کمی ترش اند.
club
چوب (چوگان و گلف)
I have bought a set of golf clubs.
من مجموعهای از چوبهای گلف خریدهام.
cross
ضربدر- بهعلاوه- علامت صلیب
Put a cross next to the name of the candidate you want to vote for.
در کنار نام نامزدی که میخواهی به او رأی بدهی یک علامت ضربدر بگذار.
smock
روپوش- لباس کار
a smock is a piece of clothing worn over other clothing to protect it when working.
روپوش لباسی است که روی لباسهای دیگر پوشیده میشود تا ازآنها هنگام کار کردن محافظت کند.
clock
ساعت
I think the kitchen clock is slow.
فکر میکنم ساعت آشپزخانه عقب است.
muff
دست پوش خز
I bought a very beautiful Russian muff.
من دست پوش خز روسی زیبایی خریدم.
bulb
حباب لامپ
The light bulb is too hot, wait a minute.
حباب لامپ خیلی داغ است، یک دقیقه صبر کن.
drum
طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
طبل و کنترباس معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل میدهند.
slug
لیسک
a slug is a small creature with a soft body like a snail but with no shell.
لیسک جانوری کوچک با بدنی نرم مانند حلزون ولی بدون صدف است.
plug
دوشاخه
If a plug is wired incorrectly, it can be dangerous.
اگر دوشاخهای را به شکل نادرست به پریز متصل کنیم میتواند خطرناک باشد.
truck
کامیون- واگن باری
The road was completely blocked by an overturned truck.
جاده کاملا توسط یک کامیون واژگون شده بسته شده بود.
duck
اردک
The ducks started quacking loudly when we threw them some bread.
وقتی برای اردکها مقداری نان ریختیم، آنها با صدای بلند کوآک کوآک کردند.
stump
کنده درخت
Unfortunately, there were lots of tree stumps in the jungle.
متاسفانه کندههای زیادی در جنگل وجود داشت.
pump
پمپ (آب، گاز)
The pump is powered by a small electric motor.
پمپ با یک موتور الکتریکی کوچک تقویت تغذیه میشود.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gull is a bird that lives near the coast and has grey and white feathers.
گاکی نوعی پرنده است که نزدیک ساحل زندگی میکند و پرهای سفید و خاکستری دارد.
lipstick
رژلب
She considered makeup using lipstick to be immoral.
او آرایش با استفاده از رژ لب را غیراخلاقی شمرد.
dustpan
خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک انداز هم نیاز داری.
windmill
آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پرههای بزرگ است که با نیروی باد میچرخند.
milkman
شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروشها به درب خانهها ارسال میگردد.
handbag
کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیفش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
gull
گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکیها معمولاً نزدیک ساحل زندگی میکنند.
fishpond
حوضچه ماهی
There is a very beautiful fishpond right there.
حوضچه ماهی بسیار زیبایی درست در همان جا وجود دارد.
eggshell
پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
barrel
بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
camel
شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی میکند.
quilt
لحاف- رو تختی
A quilt is a decorative cover for a bed.
روتختی، پوششی تزئینی برای تخت خواب است.
kitten
بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوهی من دوست دارد با بچه گربهها بازی کند.
seven
عدد ۷
The restaurant opens for dinner at seven o'clock.
رستوران ساعت هفت برای شام باز میکند.
pedal
رکاب دوچرخه- پدال اتومبیل و غیره
This sewing machine is operated by a foot pedal.
این چرخ خیاطی با پدالی پایی کار میکند.
sandal
صندل- کفش روباز
I like open-toed sandals.
صندلهای جلوباز را دوست دارم.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام