Result  
Correct:7+5 +35
New words:0+10 +0
Incorrect:0-2 0
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +35
Correct answers
peg   آویز لباس
He took off his coat and hung it on the peg.
او کتش را درآورد و به آویز لباس آویزان کرد.
leg   پا
My legs were tired after so much walking.
بعد از این همه پیاده روی پاهایم خسته شدند.
red   قرمز
Her dress was bright red.
پیراهنش به رنگ قرمز روشن بود.
bed   تخت خواب
He lived in a room with only two chairs, a bed, and a table.
او در اتاقی زندگی می‌کرد که فقط دو صندلی، یک تخت و یک میز داشت.
fez   نوعی کلاه (فینه)
A red fez was on his head.
او فینه‌ای قرمز رنگ بر سر داشت.
tin   قوطی حلبی
I've found a tin of beans, but where is the opener?
یک قوطی کنسرو لوبیا پیدا کردم، ولی نمی‌دانم دربازکن کجاست؟
pin   سوزن
I'll keep the cloth in place with pins while I sew it on.
در هنگام چرخ کردن لباس پارچه را با سوزن (ته گرد) سر جایش نگه می‌دارم.