Result  
Correct:22+5 +110
New words:11+10 +110
Incorrect:3-2 -6
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +214
Incorrect answers
kilt   دامن اسکاتلندی
Scottish men and boys usually wear a kilt.
مردان و پسران اسکاتلندی معمولاً دامن اسکاتلندی می‌پوشند.
tusk   عاج فیل- نیش گراز
The tusks of elephants are very expensive.
عاج‌های فیل بسیار گران است.
wing   بال
I could see the plane's wing out of my window.
می‌توانستم بال هواپیما را از بیرون پنجره‌ام ببینم.
Correct answers
dustpan   خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک انداز هم نیاز داری.
disk/disc   دیسک- صفحه
I saved the photos onto a disk for you.
عکس‌ها را برایت روی یک سی دی ذخیره کردم.
desk   میز تحریر
He had a pile of papers on his desk.
انبوهی از عکس‌ها را روی میزتحریرش داشت.
print   تصویر چاپی
The title is in bold print.
عنوان مطلب با فونت پررنگ (bold) چاپ شده است.
belt   کمربند
He had eaten so much that he had to loosen his belt.
آن قدر زیاد غذا خورده بود که ناچار شد کمربندش را شل کند.
blot   لکه جوهر
An inkblot made my shirt dirty.
یک لکه جوهر پیراهنم را کثیف کرد.
crisp   چیپس
I bought a packet of salt and vinegar crisps.
یک بسته چیپس سرکه نمکی خریدم.
crab   خرچنگ
We walked along the beach collecting small crabs.
در حالی که در کنار ساحل قدم می‌زدیم خرچنگ‌های کوچک را جمع می‌کردیم .
brush   برس
You should have a toothbrush and a hairbrush for yourself.
شما باید یک برس و یک مسواک برای خودتان داشته باشد.
shell   صدف
It is the shell of a snail.
این صدف یک حلزون است.
shelf   تاقچه- قفسه
Put it on the top shelf.
آن را بر روی قفسه‌ی بالایی بگذار.
ring   حلقه- انگشتر
I bought a diamond ring.
یک انگشتر الماس خریدم.
king   پادشاه
He did not bow down before the king.
او در مقابل پادشاه تعظیم نکرد.
black   سیاه
The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
گورخر، یک اسب وحشی آفریقایی با خطوط سیاه و سفید است.
duck   اردک
There is a beautiful duck pond right there.
آبگیر زیبایی از اردک‌ها درست در همان جا وجود دارد.
sock   جوراب
The little boy cannot wear his socks correctly.
آن پسر کوچک نمی تواند جوراب هایش را درست بپوشد.
clock   ساعت
We have an antique clock.
ساعتی آنتیک داریم.
stick   عصا- چوب دستی
Police said that the child had been beaten with a stick.
پلیس اظهار داشت که آن کودک با چوب کتک خورده است.
pond   حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که طرف دیگر آبگیر را هم ببینیم.
sand    ماسه- شن- شن زار
The children played all day in/on the sand.
بچه‌ها تمام روز را بر روی ماسه‌ها بازی کردند.
pump   پمپ- تلمبه
Fish tanks often have a pump that oxygenates the water.
مخزن (نگهداری) ماهیان اغلب پمپی دارد که آب را اکسیژنه می‌کند.
lamp   چراغ- لامپ
The street lamp lightened everywhere.
چراغ خیابان همه جا را روشن کرد.