Start
Sign Up
|
Log In
Toggle navigation
English Website
WoW Contest
Top Users
WoW Stories
فا
Result
Correct
:
91
+5
+455
New words
:
0
+10
+0
Incorrect
:
1
-2
-2
Not Answered
:
0
-1
0
Saved Time
(
min.
):
0
+1
0
Total Score:
+453
Incorrect answers
student
دانش آموز
Students are not allowed to bring mobile phones into the test.
دانش آموزان مجوز آوردن تلفن همراه به جلسهی امتحان را ندارند.
Correct answers
school
مدرسه
They're building a new school in the town.
آنها در حال ساخت مدرسه جدیدی در شهر هستند.
classroom
کلاس درس
Students are expected to be quiet in the classroom.
انتظار میرود که دانش آموزان در کلاس ساکت باشند.
door
در
The door to his bedroom was locked.
در اتاق خواب او قفل بود.
blackboard
تخته سیاه
There is a huge blackboard in our class.
تخته سیاه بزرگی در کلاس ما وجود دارد.
desk
میز تحریر
The desks in the room were arranged in rows of ten.
میز تحریرهای این اتاق در ردیفهای ده تایی چیده شده بودند.
chair
صندلی
The room was full of empty chairs.
اتاق پر از صندلیهای خالی بود.
pencil
مداد
If you spot any mistakes in the article just mark them with a pencil.
اگر هرگونه اشکالی در مقاله یافتید، با یک مداد آنها را مشخص کنید.
notebook
دفترچه
He wrote the numbers in his notebook.
او اعداد را در دفترچهاش نوشت.
pen
خودکار
I have a lot of pens in my bag.
من خودکارهای زیادی در کیفم دارم.
ruler
خط کش
She drew a square with her ruler.
او مربعی با خط کش خود کشید.
dictionary
واژه نامه
Notes on how to use this dictionary can be found at the beginning of the book.
توضیحات در مورد نحوهی استفاده از دیکشنری در ابتدای کتاب یافت میشود.
eraser
پاک کن
If you write in pencil you can always rub out your mistakes with an eraser.
اگر با مداد بنویسی همواره میتوانی اشتباهاتت را با یک پاک کن، پاک کنی.
bag
کیف
My sister had lots of chocolate in her bag.
خواهرم در کیفش یک عالمه شکلات داشت.
marker
ماژیک
Mehdi highlighted some lines of the letter by a yellow marker.
مهدی چند خط از نامه را با یک ماژیک زرد علامت زد.
bench
نیمکت
He spends his afternoons sitting on a park bench.
او بعد از ظهرهای خود را با نشتسن بر روی یک نیمکت در پارک میگذراند.
pencilcase
جامدادی
Put your pencils in that red pencil case.
مدادهایت را در آن جامدادی قرمز رنگ بگذار.
pencil sharpener
مداد تراش
Maryam bought a new pencil sharpener on her way home.
مریم در راه بازگشت به خانه یک مداد تراش نو خرید.
chalk
گچ
He picked up a piece of chalk and wrote the answer on the blackboard.
او یک تکه گچ برداشت و پاسخ را بر روی تخته سیاه نوشت.
to sit-down
نشستن
I must sit down because my feet hurt a lot!
باید بنشینم چون پاهایم به شدت درد میکنند.
to stand-up
ایستادن
I've been standing up all day and I'm really tired.
کل روز ایستاده بودم و واقعا خسته هستم.
boy
پسر
As a young boy, I used to walk three kilometers to school every day.
وقتی که یک پسر جوان بودم، هر روز سه کیلومتر پیاده روی میکردم تا به مدرسه برسم.
girl
دختر
My little girl is five years old.
دختر کوچکم پنج سال دارد.
man
مرد
The man in the green jacket is the new teacher.
مردی که کت سبز بر تن دارد، معلم جدید است.
woman
زن
Shadi's nurse was really a nice woman.
پرستار شادی واقعا زن مهربانی بود.
teacher
معلم
My teacher has got such a nice personality, she’s very kind and patient.
معلمم شخصیت بسیار خوبی دارد، او بسیار مهربان و صبور است.
library
کتابخانه
Ali spent the past few months doing research in the library.
علی چند ماه اخیر را به انجام تحقیقات در کتابخانه مشغول بود.
library card
کارت کتابخانه
You can use your library card to borrow books from the library.
شما میتوانید از کارت کتابخانهی خود برای امانت گرفتن کتابها استفاده کنید.
living room
اتاق نشیمن
That picture would go well on the wall in the living room.
آن عکس اگر روی دیوار اتاق نشیمن قرار بگیرد جلوهی خوبی خواهد داشت.
stairs
راه پله
Her office is at the top of the stairs.
دفتر کار او بالای راه پله قرار دارد.
bedroom
اتاف خواب
The house has four bedrooms, so it's pretty big.
آن خانه چهار اتاق خواب دارد، بنابراین حتما خانهی خیلی بزرگی است.
kitchen
اشپزخانه
The delicious smell of freshly-made coffee came from the kitchen.
بوی خوب قهوهی تازه از آشپزخانه به مشام میرسید.
bathroom
حمام
The bathroom's on the right at the end of the passage.
حمام در انتهای راهرو در سمت راست قرار دارد.
garage
پارکینگ
Did you put the car in the garage?
آیا اتومبیل را داخل پارکینگ گذاشتی؟
apartment
آپارتمان
I'll give you the key to my apartment.
کلید آپارتمانم را به تو خواهم داد.
flat
آپارتمان
They have a house in Karaj and a flat in Tehran.
آنها یک خانه در کرج و یک آپارتمان در تهران دارند.
tower
برج
From the top of the tower, the outlook over the city was breathtaking.
از بالای برج، دیدن نمای کل شهر بسیار مهیج بود.
bookcase
جاکتابی
There are so many books in the bookcase.
کتابهای زیادی در جاکتابی است.
blanket
پتو
She wrapped the baby in a blanket.
او بچه را در یک پتو پیچید.
clock
ساعت دیواری
We have an antique clock on our mantelpiece.
ما یک ساعت دیواری عتیقه تاقچهی روی بخاریمان داریم.
table
میز
They sat around the dinner table, arguing about different things.
آنها دور میز شام نشسته بودند و در مورد مسائل مختلفی بحث میکردند.
computer
رایانه
Modern computers can hold huge amounts of information.
رایانههای مدرن توانایی ذخیره سازی مقدار بسیار زیادی اطلاعات را دارند.
television
تلویزیون
Your problem is that you watch too much television.
مشکل تو این است که زیاد تلویزیون تماشا میکنی.
mirror
اینه
The image you see in the mirror seems to be reversed.
تصویری که در آینه میبینید به نظر برعکس است.
radio
رادیو
Her grandmother listens to radio every morning.
مادر بزرگ او هرروز صبح رادیو گوش میکند.
comb
شانه
I always carry a comb in my handbag.
همیشه داخل کیف دستیام یک شانه همراه خود دارم.
newspaper
روزنامه
There's a good arts coverage in the newspaper, but not much social commentary.
این روزنامه مسائل هنری را به خوبی پوشش میدهد؛ اما گزارشات کاملی دربارهی مسائل اجتماعی ارائه نمیدهد.
cooking
آشپزی کردن
I'm trying to be more creative with my cooking.
دارم تلاش میکنم در آشپزیام خلاقانه تر عمل کنم.
playing
بازی کردن
Mohammad loves playing chess a lot.
محمد شطرنج بازی کردن را بسیار دوست دارد.
washing
شست و شو
I've already done one lot of washing.
تا همین الان هم شست و شوی زیادی انجام دادهام.
fixing
تعمیر کردن
His father is fixing the broken door.
پدر او در حال تعمیر در خراب است.
watching
تماشا کردن
He spent the entire afternoon watching a football match.
او تمام بعد از ظهر خود را به دیدن مسابقهی فوتبال گذراند.
working
کار کردن
The introduction of new working practices has dramatically improved productivity.
معرفی روشهای کاری جدید، میزان سودمندی را به شدت بهبود داده است.
reading
خواندن
I wish I could find the time to do more reading.
ای کاش وقت بیشتری برای خواندن داشتم.
eating
خوردن
He paused for a moment to listen and then continued eating.
او یک لحظه مکث کرد تا گوش کند و دوباره به خوردن ادامه داد.
studying
مطالعه کردن
He was studying the whole night for the final exam.
او برای امتحان پایانیاش کل شب مشغول مطالعه بود.
drinking
نوشیدن
She drank a lot of water before going to bed.
او قبل از رفتن به رخت خوابش، مقدار زیادی آب نوشید.
office
اداره
I didn't leave the office until eight o'clock last night.
من دیشب تا ساعت هشت هنوز اداره را ترک نکرده بودم.
call
تلفن زدن
She called this morning at the office and we had a brief chat.
صبح وقتی که در دفتر بودم با من تماس گرفت و گفت و گوی کوتاهی داشتیم.
telephone
تلفن
She spends hours and hours on the telephone.
او ساعتهای زیادی را پشت تلفن سپری میکند.
mobile phone(cell phone)
تلفن همراه
I'm on a vacation in another country, and my cell phone doesn’t work.
من در مسافرت خارج کشور هستم و تلفن همراهم کار نمیکند.
street
خیابان
Our daughter lives just across the street from us.
دختر ما دقیقا آن سمت خیابان ما زندگی میکند.
e-mail
پست الکترونیکی
You can contact us by email or fax.
شما میتوانید از طریق پست الکترونیکی یا فکس با ما در تماس باشید.
carrot
هویج
It's rather early to be sowing carrot seeds, isn't it?
کمی برای کاشتن دانههای هویج زود است، این طور نیست؟
orange juice
آب پرتقال
Orange juice is good for the flu.
آب پرتقال برای آنفولانزا خوب است.
onion
پیاز
I always cry when I'm chopping onions.
همیشه هنگام خرد کردن پیاز گریهام میگیرد.
banana
موز
I only had a banana for lunch.
برای ناهار فقط یک موز خوردم.
potato
سیب زمینی
Could you peel the potatoes for me, please?
میشه لطفا سیب زمینیها را برایم پوست بکنی؟
quince
به
Quince jam is one of the sweetest things in the world.
مربای به یکی از شیرینترین خوردنیها در دنیا است.
tomato
گوجه فرنگی
He ordered pasta with a tomato sauce last night for dinner.
او دیشب برای شام پاستا با سس گوجه سفارش داد.
zucchini
کدو سبز
Minoo doesn't like zucchini at all.
مینو اصلا کدو سبز دوست ندارد.
water
اب
The human body is about 50 percent water.
حدودا 50 درصد بدن انسان را آب تشکیل میدهد.
yogurt
ماست
I ate natural yogurt with my lunch.
همراه با ناهارم ماست طبیعی خوردم.
egg
تخم مرغ
Mix the butter with the sugar and then add the egg.
کره و شکر را با هم مخلوط کن سپس تخم مرغ را به آن اضافه کن.
honey
عسل
Pour the honey into the bowl and mix it thoroughly with the other ingredients.
عسل را داخل کاسه بریزید و آن را کاملا با دیگر مواد اولیه مخلوط کنید.
cheese
پنیر
Iranian cheeses are exported to many different countries.
پنیرهای ایرانی به کشورهای مختلفی صادر میشوند.
fish
ماهی
They were happy because they had caught a lot of fish that day.
آنها خوشحال بودند چرا که آن روز ماهیهای زیادی گرفته بودند.
coconut
نارگیل
This chocolate is full of coconut.
این شکلات پر از نارگیل است.
spaghetti
ماکارانی
Put a little cinnamon in your spaghetti sauce.
کمی دارچین داخل سس اسپاگتی بریز.
pineapple
آناناس
When I arrived home, I saw five pineapples in the kitchen!
وقتی به خانه رسیدم، در آشپزخانه پنج آناناس دیدم.
ice cream
بستنی
We sell 32 different flavors of ice cream.
ما بستنیهایی با 32 طعم مختلف میفروشیم.
bread
نان
There's nothing better than fresh bread, straight from the oven.
هیچ چیزی بهتر از نانی که تازه از تنور درآمده باشد، نیست.
fruit
میوه
Oranges, apples, pears, and bananas are all types of fruit.
پرتغال، سیب، هلو و موز انواع مختلفی از میوه هستند.
rice
برنج
It's a simple dish to prepare, consisting mainly of rice and vegetables.
آماده کردن این غذا که به طور عمده متشکل از برنج و سبزیجات است، کار آسانی است.
dates
خرما
A glass of milk and a handful of dates is a complete meal.
یک لیوان شیر و چند خرما میتواند یک وعدهی غذایی کامل باشد.
kebab
کباب
Different kinds of kebab are very popular in Iran.
انواع مختلف کباب در ایران بسیار پر طرفدار هستند.
cake
کیک
He cut the cake into six pieces and gave each child a slice.
او کیک را به شش تکه تقسیم کرد و به هر بچه یک تکه داد.
chicken
مرغ
Defrost the chicken thoroughly before cooking.
قبل از پخت، مرغ را کاملا یخ زدایی کنید.
milk
شیر
Don't drink all the milk, we need some for breakfast.
کل شیر را ننوش، یک مقدار برای صبحانه لازم داریم.
salad
سالاد
Would you like olive oil and vinegar on your salad?
آیا مایلید در سالادتان روغن زیتون و سرکه ریخته شود؟
tea
چای
The waitress brought us two steaming cups of tea.
پیش خدمت دو فنجان چای برای ما آورد که از آنها بخار بلند میشد.
apple
سیب
The apple tree at the bottom of the garden is beginning to grow.
درخت سیبی که در ته باغ است شروع به رشد کردن کرده است.
×
Student Login
Username
Password
×
Teacher Login
Username
Password
Sign Up
ثبت نام