Result  
Correct:100+5 +500
New words:100+10 +1000
Incorrect:38-2 -76
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +1424
Incorrect answers
clip   گیره
The wires were fastened together with a plastic clip.
سیم‌ها با گیره‌ای پلاستیکی به هم بسته شده بودند.
well   چاه
A well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، گودالی عمیق در زمین است که می‌توان از آن آب، نفت، یا گاز به دست آورد.
match   کبریت
I need a box of matches.
یک بسته کبریت می‌خواهم.
chest   صندوق
He packed his books and clothes into three chests.
او کتاب‌ها و لباس‌هایش را در سه صندوق بسته بندی کرد.
string   سیم- کابل
When you pull the strings, the puppet's arms and legs move.
وقتی سیم‌ها را می‌کشی، دست و پای عروسک‌های خیمه شب بازی حرکت می‌کند.
crutch   چوب زیربغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
مارتین پایش را شکست، و او در شش هفته‌ی اخیر از چوب زیربغل استفاده می‌کرده.
hutch   قفس- لانه- جعبه حیوانات
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوش‌هایش را در آن نگهداری می‌کند.
robin   سینه سرخ- مرغ نوروزی
Robins mostly appear in the winter and are pictured on Christmas cards.
سینه سرخ‌ها بیشتر در زمستان دیده می‌شوند و عکسشان روی کارت‌های کریسمس قرار می‌گیرد.
rocket   موشک
They launched a rocket to the planet, Venus.
آنان موشکی به سیاره‌ی زهره فرستادند.
pocket   جیب
The safety instructions are in the pocket of the seat in front of you.
دستورالعمل‌های ایمنی در جیب صندلی جلوی شما قرار دارد.
locket   قاب گردنبند- گردنی
A locket is a piece of jewelry worn on a chain around a person's neck.
قاب گردنبند زیور آلاتی است که با زنجیر به دور گردن فرد بسته می‌شود.
puppet   عروسک خیمه شب بازی
We took the children to a puppet show.
ما بچه‌ها را به نمایش عروسک خیمه شب بازی بردیم.
smock   روپوش- لباس کار
a smock is a piece of clothing worn over other clothing to protect it when working.
روپوش لباسی است که روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود تا ازآن‌ها هنگام کار کردن محافظت کند.
muff   دست پوش خز
I bought a very beautiful Russian muff.
من دست پوش خز روسی زیبایی خریدم.
stump   کنده درخت
Unfortunately, there were lots of tree stumps in the jungle.
متاسفانه کنده‌های زیادی در جنگل وجود داشت.
gull   گاکی (نوعی پرنده)
Gull is a bird that lives near the coast and has grey and white feathers.
گاکی‌ نوعی پرنده است که نزدیک ساحل زندگی می‌کند و پرهای سفید و خاکستری دارد.
lipstick   رژلب
She considered makeup using lipstick to be immoral.
او آرایش با استفاده از رژ لب را غیراخلاقی شمرد.
windmill   آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پره‌های بزرگ است که با نیروی باد می‌چرخند.
milkman   شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروش‌ها به درب خانه‌ها ارسال می‌گردد.
gull   گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکی‌ها معمولاً نزدیک ساحل زندگی می‌کنند.
kilt   دامن اسکاتلندی
Scottish men and boys usually wear a kilt.
مردان و پسران اسکاتلندی معمولاً دامن اسکاتلندی می‌پوشند.
stump   کنده درخت
you can sit on the stump of a tree and rest.
می‌توانی بر روی کنده یک درخت بنشینی و استراحت کنی.
flex   سیم- کابل
The flex on this iron isn't long enough to reach the socket.
سیم این اتو آنقدر بلند نیست که به پریز برسد.
plug   دوشاخه
It is a three-pin plug, not two-pin.
این یک سه شاخه است نه دوشاخه.
well   چاه
a well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، چاله‌ای عمیق در زمین است که از آن آب، نفت، یا گاز به دست می‌آید.
gull   گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکی‌ها معمولاً در نزدیکی ساحل زندگی می‌کنند.
cuff   سرآستین پیراهن- دوبل و برگردان پایین شلوار و پیراهن
Cuff is the thicker material at the end of a sleeve.
دوبل سرآستین، پارچه ای ضخیم تر در انتهای آستین است.
shut   بستن
Mary shut her book and put it down on the table.
مری کتابش را بست و آن را روی میز گذاشت.
check   کیش (در شطرنج)
In chess, check means putting the other player's king under direct attack.
در شطرنج، کیش به معنای قرار گرفتن شاه بازیکن مقابل در معرض حمله مستقیم است.
chest   صندوقچه
Her books and clothes were packed into chests and sent to Canada.
کتاب‌ها و لباس هایش در چند صندوق بسته بندی و به کانادا فرستاده شد.
chop   کباب دنده
Chop is a small piece of meat with a bone in it.
کباب دنده، تکه کوچکی از گوشت با استخوان است.
latch   کلون- چفت
Don't forget to leave the front door on the latch if you go to bed before I get back.
اگر قبل از برگشتن من می‌خوابی، فراموش نکن که چفت در را بیاندازی.
crutch   چوب زیر بغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
پای مارتین شکست و او در شش هفته اخیر از چوب زیر بغل استفاده کرد.
hutch   قفس- لانه- جعبه حیوانات
He bought a hutch for keeping his rabbits.
برای نگهداری خرگوش‌هایش یک قفس خرید.
match   کبریت
Match burns when rubbed firmly against a rough surface
کبریت وقتی آتش می‌گیرد که محکم بر روی سطح زبری کشیده شود.
pitch   زمین بازی
Supporters ran onto the pitch.
طرفداران به طرف زمین بازی هجوم آوردند.
twig   شاخه درخت
We collected dry twigs to start the fire.
شروع به جمع کردن شاخه‌های خشک (درختان) کردیم تا آتش روشن کنیم.
sled   سورتمه
A sled is usually pulled by dogs over snow and ice.
سورتمه معمولاً به وسیله سگ‌ها بر روی برف و یخ کشیده می‌شود.
Correct answers
neck   گردن
She wore a gold chain around her neck.
او زنجیری طلا به گردن آویخته بود.
bell   زنگ
I stood at the front door and rang the bell several times.
من مقابل درب جلویی ساختمان ایستادم و چندین بار زنگ زدم.
champ   قهرمان
He is a champ in swimming.
او قهرمان شناست.
sash   شال دور کمر
a sash is a long, narrow piece of cloth worn around the waist.
شال دور کمر، پارچه‌ای بلند و باریک است که به دور کمر بسته می‌شود.
plank   الوار- تخته
We used a plank to cross the ditch.
برای عبور از روی گودال از یک الوار استفاده کردیم.
tank   مخزن
There was a tank of live lobsters in the restaurant.
مخزنی از خرچنگ‌های زنده در رستوران وجود داشت.
king   پادشاه
Most modern kings and queens rule only in a formal way, without real power.
بیش‌تر پادشاهان و ملکه‌های دوران جدید فقط رسماً حاکمند، بدون این که قدرتی واقعی داشته باشند.
shell   صدف
A shell necklace is made out of the shells of small sea creatures.
گردنبند صدف از صدف‌های موجودات دریایی کوچک ساخته می‌شود.
shelf   تاقچه- قفسه
One wall had shelves from floor to ceiling, crammed with books.
یک دیوار از زمین تا سقف قفسه داشت و از کتاب پر شده بود.
pink   صورتی
Have you been in the sun? Your nose is a bit pink.
زیر آفتاب بوده‌ای؟ بینی‌ات کمی صورتی شده.
swing   تاب (بازی)
I have a swing on which I can sit and move backward and forwards easily.
تابی دارم که می‌توانم رویش بنشینم و به راحتی به جلو و عقب تاب بخورم.
ring   حلقه- انگشتر
He bought her a diamond ring.
او برایش یک انگشتر الماس خرید.
brush   برس
I can't find my brush, but I still have my comb.
من نمی‌توانم برسم را پیدا کنم، اما هنوز شانه‌ام را دارم.
skunk   راسو
The skunk has an unpleasant smell as a defense when it is attacked.
راسو وقتی مورد حمله قرار می‌گیرد به عنوان وسیله‌ی دفاعی بوی بدی از خود ایجاد می‌کند.
bunk   تختخواب طبقاتی یا دیواری
The twins sleep in bunk beds.
دوقلوها در تخت خواب دو طبقه می‌خوابند.
magnet   آهن ربا
A magnet is able to attract both iron and steel objects.
آهن ربا قادر است هم اجسام آهنی و هم اجسام فولادی را جذب کند.
ribbon   روبان
Sandra often wears a ribbon in her hair.
ساندرا معمولا روبانی به موهایش می‌بندد.
button   دکمه
I fastened the buttons on my blouse.
دکمه‌های بلوزم را بستم.
jacket   ژاکت
The keys are in my jacket pocket.
کلیدها در جیب ژاکت من است.
carrot   هویج
We had carrot and coriander soup for lunch.
ما ناهار سوپ هویج و گشنیز داشتیم.
parrot   طوطی
She used to keep a parrot in a cage.
او سابقاً طوطی‌ای را در قفس نگهداری می‌کرد.
bucket   سطل
Armed with a bucket and a mop, I started washing the floor.
در حالی که به یک سطل و یک زمین شور مجهز شده بودم، شروع به شستن کف (اتاق) کردم.
mill   آسیاب
The millstone started to go round and grain was crushed into flour.
سنگ آسیاب شروع به چرخیدن کرد و دانه‌ها تا تبدیل شدن به آرد خرد شدند.
hill   تپه
Hills are not as high as mountains.
تپه‌ها به اندازه‌ی کوه‌ها مرتفع نیستند.
kilt   دامن اسکاتلندی
A kilt is a skirt with many folds which is traditionally worn by Scottish men.
دامن اسکاتلندی دامنی با چندین پیله است که طبق سنت مردان اسکاتلندی آن را می‌پوشند.
milk   شیر(خوراکی)
Mother's milk is the best nourishment for a baby.
شیر مادر بهترین تغذیه برای نوزاد است.
twig   شاخه(درخت)
We collected dry twigs to start the fire.
ما شاخه‌های خشک را جمع کردیم تا آتش را روشن کنیم.
plum   آلو- آلوچه
These plums are a bit sour.
این آلوها کمی ترش اند.
club   چوب (چوگان و گلف)
I have bought a set of golf clubs.
من مجموعه‌ای از چوب‌های گلف خریده‌ام.
cross   ضربدر- به‌علاوه- علامت صلیب
Put a cross next to the name of the candidate you want to vote for.
در کنار نام نامزدی که می‌خواهی به او رأی بدهی یک علامت ضربدر بگذار.
clock   ساعت
I think the kitchen clock is slow.
فکر می‌کنم ساعت آشپزخانه عقب است.
bulb   حباب لامپ
The light bulb is too hot, wait a minute.
حباب لامپ خیلی داغ است، یک دقیقه صبر کن.
drum   طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
طبل و کنترباس معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل می‌دهند.
slug   لیسک
a slug is a small creature with a soft body like a snail but with no shell.
لیسک جانوری کوچک با بدنی نرم مانند حلزون ولی بدون صدف است.
plug   دوشاخه
If a plug is wired incorrectly, it can be dangerous.
اگر دوشاخه‌ای را به شکل نادرست به پریز متصل کنیم می‌تواند خطرناک باشد.
truck   کامیون- واگن باری
The road was completely blocked by an overturned truck.
جاده کاملا توسط یک کامیون واژگون شده بسته شده بود.
pump   پمپ (آب، گاز)
The pump is powered by a small electric motor.
پمپ با یک موتور الکتریکی کوچک تقویت تغذیه می‌شود.
dustpan   خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک انداز هم نیاز داری.
handbag   کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیفش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
eggshell    پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
barrel   بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
camel   شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی می‌کند.
quilt   لحاف- رو تختی
A quilt is a decorative cover for a bed.
روتختی، پوششی تزئینی برای تخت خواب است.
kitten   بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوه‌ی من دوست دارد با بچه گربه‌ها بازی کند.
tunnel   تونل
The train went into the tunnel.
قطار وارد تونل شد.
splint   آتل- تخته شکسته بندی
A splint is used as a support for a broken bone.
آتل به عنوان وسیله‌ای حمایت‌کننده برای استخوان شکسته به کار می‌رود.
ant   مورچه
They studied the behavior of ants.
آنان به مطالعه‌ی رفتار مورچه‌ها پرداختند.
tent   خیمه- چادر
How does it feel to be back in civilization after all those weeks in a tent?
برگشتن به تمدن پس از هفته‌ها زندگی در چادر چه احساسی دارد؟
disk/disc   دیسک- صفحه
I saved the photos onto a disk for you.
عکس‌ها را برایت روی یک سی دی ذخیره کردم.
desk   میز تحریر
He had a pile of papers on his desk.
انبوهی از عکس‌ها را روی میزتحریرش داشت.
print   تصویر چاپی
The title is in bold print.
عنوان مطلب با فونت پررنگ (bold) چاپ شده است.
belt   کمربند
He had eaten so much that he had to loosen his belt.
آن قدر زیاد غذا خورده بود که ناچار شد کمربندش را شل کند.
tusk   عاج فیل- نیش گراز
The tusks of elephants are very expensive.
عاج‌های فیل بسیار گران است.
blot   لکه جوهر
An inkblot made my shirt dirty.
یک لکه جوهر پیراهنم را کثیف کرد.
crisp   چیپس
I bought a packet of salt and vinegar crisps.
یک بسته چیپس سرکه نمکی خریدم.
crab   خرچنگ
We walked along the beach collecting small crabs.
در حالی که در کنار ساحل قدم می‌زدیم خرچنگ‌های کوچک را جمع می‌کردیم .
shelf   تاقچه- قفسه
Put it on the top shelf.
آن را بر روی قفسه‌ی بالایی بگذار.
wing   بال
I could see the plane's wing out of my window.
می‌توانستم بال هواپیما را از بیرون پنجره‌ام ببینم.
ring   حلقه- انگشتر
I bought a diamond ring.
یک انگشتر الماس خریدم.
king   پادشاه
He did not bow down before the king.
او در مقابل پادشاه تعظیم نکرد.
black   سیاه
The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
گورخر، یک اسب وحشی آفریقایی با خطوط سیاه و سفید است.
duck   اردک
There is a beautiful duck pond right there.
آبگیر زیبایی از اردک‌ها درست در همان جا وجود دارد.
sock   جوراب
The little boy cannot wear his socks correctly.
آن پسر کوچک نمی تواند جوراب هایش را درست بپوشد.
clock   ساعت
We have an antique clock.
ساعتی آنتیک داریم.
stick   عصا- چوب دستی
Police said that the child had been beaten with a stick.
پلیس اظهار داشت که آن کودک با چوب کتک خورده است.
sand    ماسه- شن- شن زار
The children played all day in/on the sand.
بچه‌ها تمام روز را بر روی ماسه‌ها بازی کردند.
hand   دست
All their toys are made by hand.
همه‌ی اسباب بازی‌هایشان دست ساز هستند.
pump   پمپ- تلمبه
Fish tanks often have a pump that oxygenates the water.
مخزن (نگهداری) ماهیان اغلب پمپی دارد که آب را اکسیژنه می‌کند.
lamp   چراغ- لامپ
The street lamp lightened everywhere.
چراغ خیابان همه جا را روشن کرد.
stand   دکه- کیوسک
He hired a hotdog stand.
دکه‌ای را برای (فروش) هات داگ اجاره کرد.
plum   آلو- آلوچه
I do not like plum jam.
مربای آلو دوست ندارم.
stamp   تمبر- مهر
I stuck a 500 Rials stamp on the envelope.
تمبری ۵۰۰ ریالی بر روی پاکت چسباندم.
flag   پرچم
Flags of all the participating countries are flying outside the stadium.
پرچم همه کشورهای شرکت‌کننده در خارج از استادیوم در اهتزاز است.
hill   تپه
Their house is on the top of a hill.
خانه آن‌ها در بالای یک تپه است.
bell   زنگ
The church bells rang out to welcome in the New Year.
زنگ کلیسا نواخته شد تا به فرارسیدن سال جدید خوش آمد بگوید.
frill   چین و تور در لباس
You can sew a frill or two around the bottom of the skirt.
می توانی یک یا دو چین و تور دورتادور پایین دامن بدوزی.
doll   عروسک
Her doll has a blanket and bottle.
عروسک او یک پتو و یک شیشه(شیر) دارد.
cliff   صخره
Keep away from the edge of the cliff - you might fall.
از لبه صخره دور شو، ممکن است بیفتی.
cross   بعلاوه- ضربدر- علامت صلیب
All my answers were wrong - look, the teacher put a cross against all of them!
تمام پاسخ‌هایم اشتباه بود- ببین، معلم جلوی همه آن‌ها ضربدر گذاشته!
dress   پیراهن زنانه/ دخترانه
She had worn a very beautiful long dress last night.
شب گذشته پیراهن بلند بسیار زیبایی پوشیده بود.
insect   حشره
Ants, butterflies, and flies are all insects.
مورچه‌ها، پروانه‌ها، و مگس‌ها همه جزو حشرات هستند.
gulf   خلیج
Last year my father had a travel to the Gulf of Mexico.
پدرم سال گذشته سفری به خلیج مکزیک داشت.
wink   چشمک
Laura winked at me as Stephen turned his head.
وقتی او سرش را چرخاند، لورا به من چشمک زد.
tank   مخزن مایعات
Liquid and solid waste are collected in the tank.
فضولات مایع و جامد در این مخزن جمع‎آوری می‌شود.
tongs   انبر
you can use tongs for picking up objects.
می توانی از انبر برای برداشتن چیزها استفاده کنی.
shin   ساق پا
She has a nasty bruise on her shin.
او کبودی دردناکی بر روی ساق پایش دارد.
chimp   شامپانزه
A chimp is a small, very intelligent African ape with black or brown fur.
شامپانزه یک حیوان آفریقایی بسیار باهوش است که (بدنش) مویی سیاه یا قهوه‌ای دارد.
chip   خرده- تراشه
I can see the wood chips.
می توانم خرده چوب‌ها را ببینم.
switch   کلید برق
She flicked the on-off switch.
کلید برق را زد (چراغ را روشن کرد).
bench   نیمکت
A park bench is a seat in a public place.
نیمکت پارک، صندلی‌ای در یک محل عمومی است.
milk   شیر خوراکی
Goat's milk has a bad smell.
شیر بز بوی بدی می‌‌دهد.
pram   کالسکه بچه
I saw her pushing a pram down the street.
او را در حالی دیدم که داشت کالسکه‌ی بچه را به سمت پایین خیابان هل می‌داد.
gift   هدیه- کادو
The guests all arrived bringing gifts.
مهمانان در حالی که هدیه‌هایی در دست داشتند وارد شدند.
film   فیلم عکاسی- فیلم (سینمایی)
A passer-by recorded the incident on film.
یکی از عابرین پیاده فیلمی از صحنه‌ی تصادف گرفت.
grid   شبکه- نرده- حصار - توری
A metal grid had been placed over the hole to prevent people from falling in.
شبکه‌ای فلزی بر روی حفره قرار داده شد تا از افتادن مردم در آن جلوگیری شود.
frog   قورباغه
The pond was alive with frogs.
این برکه با وجود قورباغه‌ها زنده است.
drum   طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
چند طبل و دو گیتار معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل می‌دهند.
trug   سبد باغبانی
Trug is a wooden container that is used for carrying garden tools, flowers.
سبد باغبانی ظرفی چوبی است که برای حمل ابزار باغبانی و گل‌ها به کار می‌رود.
mint   قرص یا آب نبات نعنایی
Sucking chocolate mints after meals are very helpful.
مکیدن شکلات نعنایی بعد از غذا بسیار مفید است.
slug   گلوله- تیر
The poor guy wound up with a slug in his stomach.
مرد بیچاره با اصابت گلوله به شکمش مجروح شد.