Result  
Correct:46+5 +230
New words:46+10 +460
Incorrect:14-2 -28
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +662
Incorrect answers
club   چوب (چوگان و گلف)
I have bought a set of golf clubs.
من مجموعه‌ای از چوب‌های گلف خریده‌ام.
cross   ضربدر- به‌علاوه- علامت صلیب
Put a cross next to the name of the candidate you want to vote for.
در کنار نام نامزدی که می‌خواهی به او رأی بدهی یک علامت ضربدر بگذار.
smock   روپوش- لباس کار
a smock is a piece of clothing worn over other clothing to protect it when working.
روپوش لباسی است که روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود تا ازآن‌ها هنگام کار کردن محافظت کند.
bulb   حباب لامپ
The light bulb is too hot, wait a minute.
حباب لامپ خیلی داغ است، یک دقیقه صبر کن.
slug   لیسک
a slug is a small creature with a soft body like a snail but with no shell.
لیسک جانوری کوچک با بدنی نرم مانند حلزون ولی بدون صدف است.
gull   گاکی (نوعی پرنده)
Gull is a bird that lives near the coast and has grey and white feathers.
گاکی‌ نوعی پرنده است که نزدیک ساحل زندگی می‌کند و پرهای سفید و خاکستری دارد.
gull   گاکی (نوعی پرنده)
Gulls usually live near the coast.
گاکی‌ها معمولاً نزدیک ساحل زندگی می‌کنند.
barrel   بشکه
In the oil industry, a barrel of oil is equal to 159 liters.
در صنعت نفت، یک بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است.
quilt   لحاف- رو تختی
A quilt is a decorative cover for a bed.
روتختی، پوششی تزئینی برای تخت خواب است.
pedal   رکاب دوچرخه- پدال اتومبیل و غیره
This sewing machine is operated by a foot pedal.
این چرخ خیاطی با پدالی پایی کار می‌کند.
splint   آتل- تخته شکسته بندی
A splint is used as a support for a broken bone.
آتل به عنوان وسیله‌ای حمایت‌کننده برای استخوان شکسته به کار می‌رود.
tusk   عاج فیل- نیش گراز
The tusks of elephants are very expensive.
عاج‌های فیل بسیار گران است.
king   پادشاه
He did not bow down before the king.
او در مقابل پادشاه تعظیم نکرد.
pump   پمپ- تلمبه
Fish tanks often have a pump that oxygenates the water.
مخزن (نگهداری) ماهیان اغلب پمپی دارد که آب را اکسیژنه می‌کند.
Correct answers
plum   آلو- آلوچه
These plums are a bit sour.
این آلوها کمی ترش اند.
clock   ساعت
I think the kitchen clock is slow.
فکر می‌کنم ساعت آشپزخانه عقب است.
muff   دست پوش خز
I bought a very beautiful Russian muff.
من دست پوش خز روسی زیبایی خریدم.
drum   طبل
The drums and double bass usually form the rhythm section of a jazz group.
طبل و کنترباس معمولاً بخش ریتم گروه جاز را تشکیل می‌دهند.
plug   دوشاخه
If a plug is wired incorrectly, it can be dangerous.
اگر دوشاخه‌ای را به شکل نادرست به پریز متصل کنیم می‌تواند خطرناک باشد.
truck   کامیون- واگن باری
The road was completely blocked by an overturned truck.
جاده کاملا توسط یک کامیون واژگون شده بسته شده بود.
duck   اردک
The ducks started quacking loudly when we threw them some bread.
وقتی برای اردک‌ها مقداری نان ریختیم، آن‌ها با صدای بلند کوآک کوآک کردند.
stump   کنده درخت
Unfortunately, there were lots of tree stumps in the jungle.
متاسفانه کنده‌های زیادی در جنگل وجود داشت.
pump   پمپ (آب، گاز)
The pump is powered by a small electric motor.
پمپ با یک موتور الکتریکی کوچک تقویت تغذیه می‌شود.
lipstick   رژلب
She considered makeup using lipstick to be immoral.
او آرایش با استفاده از رژ لب را غیراخلاقی شمرد.
dustpan   خاک انداز
You also need a dustpan for cleaning.
برای تمیز کردن به خاک انداز هم نیاز داری.
windmill   آسیاب بادی
A windmill is a building with large blades turning by the force of the wind.
آسیاب بادی ساختمانی با پره‌های بزرگ است که با نیروی باد می‌چرخند.
milkman   شیرفروش
In Britain milk is delivered daily to the doorstep by milkmen.
در انگلستان روزانه شیر توسط شیرفروش‌ها به درب خانه‌ها ارسال می‌گردد.
handbag   کیف دستی
She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
برسش را از کیفش درآورد و شروع به شانه کردن موهایش کرد.
fishpond   حوضچه ماهی
There is a very beautiful fishpond right there.
حوضچه ماهی بسیار زیبایی درست در همان جا وجود دارد.
eggshell    پوست تخم مرغ
The outside covering of an egg is eggshell.
پوشش خارجی یک تخم مرغ، پوست تخم مرغ است.
camel   شتر
Camel is a large animal with a long neck, that lives in the desert.
شتر، حیوانی بزرگ با گردنی بلند است که در صحرا زندگی می‌کند.
kitten   بچه گربه
My grandson likes to play with kittens.
نوه‌ی من دوست دارد با بچه گربه‌ها بازی کند.
seven   عدد ۷
The restaurant opens for dinner at seven o'clock.
رستوران ساعت هفت برای شام باز می‌کند.
sandal   صندل- کفش روباز
I like open-toed sandals.
صندل‌های جلوباز را دوست دارم.
tunnel   تونل
The train went into the tunnel.
قطار وارد تونل شد.
ant   مورچه
They studied the behavior of ants.
آنان به مطالعه‌ی رفتار مورچه‌ها پرداختند.
tent   خیمه- چادر
How does it feel to be back in civilization after all those weeks in a tent?
برگشتن به تمدن پس از هفته‌ها زندگی در چادر چه احساسی دارد؟
disk/disc   دیسک- صفحه
I saved the photos onto a disk for you.
عکس‌ها را برایت روی یک سی دی ذخیره کردم.
desk   میز تحریر
He had a pile of papers on his desk.
انبوهی از عکس‌ها را روی میزتحریرش داشت.
print   تصویر چاپی
The title is in bold print.
عنوان مطلب با فونت پررنگ (bold) چاپ شده است.
kilt   دامن اسکاتلندی
Scottish men and boys usually wear a kilt.
مردان و پسران اسکاتلندی معمولاً دامن اسکاتلندی می‌پوشند.
belt   کمربند
He had eaten so much that he had to loosen his belt.
آن قدر زیاد غذا خورده بود که ناچار شد کمربندش را شل کند.
blot   لکه جوهر
An inkblot made my shirt dirty.
یک لکه جوهر پیراهنم را کثیف کرد.
crisp   چیپس
I bought a packet of salt and vinegar crisps.
یک بسته چیپس سرکه نمکی خریدم.
crab   خرچنگ
We walked along the beach collecting small crabs.
در حالی که در کنار ساحل قدم می‌زدیم خرچنگ‌های کوچک را جمع می‌کردیم .
brush   برس
You should have a toothbrush and a hairbrush for yourself.
شما باید یک برس و یک مسواک برای خودتان داشته باشد.
shell   صدف
It is the shell of a snail.
این صدف یک حلزون است.
shelf   تاقچه- قفسه
Put it on the top shelf.
آن را بر روی قفسه‌ی بالایی بگذار.
wing   بال
I could see the plane's wing out of my window.
می‌توانستم بال هواپیما را از بیرون پنجره‌ام ببینم.
ring   حلقه- انگشتر
I bought a diamond ring.
یک انگشتر الماس خریدم.
black   سیاه
The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
گورخر، یک اسب وحشی آفریقایی با خطوط سیاه و سفید است.
duck   اردک
There is a beautiful duck pond right there.
آبگیر زیبایی از اردک‌ها درست در همان جا وجود دارد.
sock   جوراب
The little boy cannot wear his socks correctly.
آن پسر کوچک نمی تواند جوراب هایش را درست بپوشد.
clock   ساعت
We have an antique clock.
ساعتی آنتیک داریم.
stick   عصا- چوب دستی
Police said that the child had been beaten with a stick.
پلیس اظهار داشت که آن کودک با چوب کتک خورده است.
brick   آجر
The chimney was made of bricks.
شومینه با آجر درست شده است.
pond   حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که طرف دیگر آبگیر را هم ببینیم.
sand    ماسه- شن- شن زار
The children played all day in/on the sand.
بچه‌ها تمام روز را بر روی ماسه‌ها بازی کردند.
hand   دست
All their toys are made by hand.
همه‌ی اسباب بازی‌هایشان دست ساز هستند.
lamp   چراغ- لامپ
The street lamp lightened everywhere.
چراغ خیابان همه جا را روشن کرد.