Result  
Correct:53+5 +265
New words:2+10 +20
Incorrect:7-2 -14
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +271
Incorrect answers
match   کبریت
I need a box of matches.
یک بسته کبریت می‌خواهم.
sash   شال دور کمر
a sash is a long, narrow piece of cloth worn around the waist.
شال دور کمر، پارچه‌ای بلند و باریک است که به دور کمر بسته می‌شود.
plank   الوار- تخته
We used a plank to cross the ditch.
برای عبور از روی گودال از یک الوار استفاده کردیم.
shed   کلبه- آخور- طویله
It is a cow shed.
آن یک طویله‌ی گاو است.
string   سیم- کابل
When you pull the strings, the puppet's arms and legs move.
وقتی سیم‌ها را می‌کشی، دست و پای عروسک‌های خیمه شب بازی حرکت می‌کند.
hutch   قفس- لانه- جعبه حیوانات
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوش‌هایش را در آن نگهداری می‌کند.
puppet   عروسک خیمه شب بازی
We took the children to a puppet show.
ما بچه‌ها را به نمایش عروسک خیمه شب بازی بردیم.
Correct answers
pond   حوض- برکه و آبگیر
It's good to get a view from the other side of the pond.
خوب است که از سمت دیگر برکه هم منظره را ببینیم.
frog   قورباغه
The pond is alive with the existence of frogs.
این آبگیر با وجود قورباغه‌ها پابرجاست.
clog   کفش چوبی- صندل
She has a very beautiful clog with its top part made of leather.
او صندل زیبایی دارد که قسمت بالای آن از چرم ساخته شده.
blot   لکه‌ی جوهر
I made a blot on my shirt.
من پیراهنم را لک کردم.
splint   آتل
The doctor put a splint on my arm and bandaged it up.
دکتر روی بازویم آتل گذاشت و آن را باندپیچی کرد.
sock   جوراب
Put on your shoes and socks.
کفش‌ها و جوراب‌هایت را بپوش.
rock   تخته سنگ
Mountains and cliffs are formed from the rock.
کوه‌ها و صخره‌ها از سنگ درست شده‌اند.
lock   قفل
I heard someone turn a key in the lock.
من شنیدم که کسی کلید را در قفل می‌چرخاند.
cock   خروس
This cock doesn't have a good sound.
این خروس صدای خوبی ندارد.
doll   عروسک
I found her sobbing in the bedroom because she'd broken her favorite doll.
من او را در حال گریه‌ کردن در اتاق یافتم؛ زیرا او عروسک مورد علاقه‌اش را خراب کرده بود.
tent   خیمه- چادر
The rain had dampened the tent, so we left it to dry in the afternoon sun.
باران چادر را خیس کرده بود، به همین دلیل چادر را بعدازظهر در زیر آفتاب گذاشتیم تا خشک شود.
desk   میز تحریر
She sat at her desk to write letters.
او پشت میزش نشست تا نامه بنویسد.
belt   کمربند
She fastened her belt tightly around her waist.
او کمربندش را محکم دور کمرش بست.
vest   جلیقه
She always wore a long-sleeved thermal vest in the winter.
او در زمستان همیشه جلیقه‌ی گرم آستین بلندی می‌پوشید.
nest   لانه‌ی پرنده
Cuckoos are famous for laying their eggs in the nests of other birds.
کوکوها به این که تخم‌هایشان را در لانه‌ی پرندگان دیگر می‌گذارند، معروف اند.
clip   گیره
The wires were fastened together with a plastic clip.
سیم‌ها با گیره‌ای پلاستیکی به هم بسته شده بودند.
dress   پیراهن زنانه
She looked beautiful in her wedding dress.
او در لباس عروسی‌اش زیبا به نظر می‌رسید.
neck   گردن
She wore a gold chain around her neck.
او زنجیری طلا به گردن آویخته بود.
well   چاه
A well is a deep hole in the ground from which you can get water, oil, or gas.
چاه، گودالی عمیق در زمین است که می‌توان از آن آب، نفت، یا گاز به دست آورد.
bell   زنگ
I stood at the front door and rang the bell several times.
من مقابل درب جلویی ساختمان ایستادم و چندین بار زنگ زدم.
champ   قهرمان
He is a champ in swimming.
او قهرمان شناست.
tank   مخزن
There was a tank of live lobsters in the restaurant.
مخزنی از خرچنگ‌های زنده در رستوران وجود داشت.
king   پادشاه
Most modern kings and queens rule only in a formal way, without real power.
بیش‌تر پادشاهان و ملکه‌های دوران جدید فقط رسماً حاکمند، بدون این که قدرتی واقعی داشته باشند.
chest   صندوق
He packed his books and clothes into three chests.
او کتاب‌ها و لباس‌هایش را در سه صندوق بسته بندی کرد.
shell   صدف
A shell necklace is made out of the shells of small sea creatures.
گردنبند صدف از صدف‌های موجودات دریایی کوچک ساخته می‌شود.
shelf   تاقچه- قفسه
One wall had shelves from floor to ceiling, crammed with books.
یک دیوار از زمین تا سقف قفسه داشت و از کتاب پر شده بود.
sink   سینک ظرف شویی
There's no need to get so angry about a few dirty dishes in the sink!
نیازی نیست به خاطر چند تا ظرف کثیف داخل سینک این‌قدر عصبانی شوی!
pink   صورتی
Have you been in the sun? Your nose is a bit pink.
زیر آفتاب بوده‌ای؟ بینی‌ات کمی صورتی شده.
swing   تاب (بازی)
I have a swing on which I can sit and move backward and forwards easily.
تابی دارم که می‌توانم رویش بنشینم و به راحتی به جلو و عقب تاب بخورم.
ring   حلقه- انگشتر
He bought her a diamond ring.
او برایش یک انگشتر الماس خرید.
crutch   چوب زیربغل
Martin broke his leg and has been on crutches for the past six weeks.
مارتین پایش را شکست، و او در شش هفته‌ی اخیر از چوب زیربغل استفاده می‌کرده.
brush   برس
I can't find my brush, but I still have my comb.
من نمی‌توانم برسم را پیدا کنم، اما هنوز شانه‌ام را دارم.
skunk   راسو
The skunk has an unpleasant smell as a defense when it is attacked.
راسو وقتی مورد حمله قرار می‌گیرد به عنوان وسیله‌ی دفاعی بوی بدی از خود ایجاد می‌کند.
bunk   تختخواب طبقاتی یا دیواری
The twins sleep in bunk beds.
دوقلوها در تخت خواب دو طبقه می‌خوابند.
magnet   آهن ربا
A magnet is able to attract both iron and steel objects.
آهن ربا قادر است هم اجسام آهنی و هم اجسام فولادی را جذب کند.
ribbon   روبان
Sandra often wears a ribbon in her hair.
ساندرا معمولا روبانی به موهایش می‌بندد.
lemon   لیمو
For this recipe, you need the juice of two lemons.
برای این دستور غذایی به آب دو عدد لیمو نیاز دارید.
robin   سینه سرخ- مرغ نوروزی
Robins mostly appear in the winter and are pictured on Christmas cards.
سینه سرخ‌ها بیشتر در زمستان دیده می‌شوند و عکسشان روی کارت‌های کریسمس قرار می‌گیرد.
button   دکمه
I fastened the buttons on my blouse.
دکمه‌های بلوزم را بستم.
rocket   موشک
They launched a rocket to the planet, Venus.
آنان موشکی به سیاره‌ی زهره فرستادند.
pocket   جیب
The safety instructions are in the pocket of the seat in front of you.
دستورالعمل‌های ایمنی در جیب صندلی جلوی شما قرار دارد.
locket   قاب گردنبند- گردنی
A locket is a piece of jewelry worn on a chain around a person's neck.
قاب گردنبند زیور آلاتی است که با زنجیر به دور گردن فرد بسته می‌شود.
bonnet   کلاه بی‌لبه- عرق چین
Bonnet is a type of hat that covers the ears and is tied under the chin.
کلاه بی‌لبه نوعی کلاه (به شکل عرق چین) است که گوش‌ها را می‌پوشاند و زیر چانه بسته می‌شود.
jacket   ژاکت
The keys are in my jacket pocket.
کلیدها در جیب ژاکت من است.
carrot   هویج
We had carrot and coriander soup for lunch.
ما ناهار سوپ هویج و گشنیز داشتیم.
parrot   طوطی
She used to keep a parrot in a cage.
او سابقاً طوطی‌ای را در قفس نگهداری می‌کرد.
rabbit   خرگوش
He has a hutch in which his rabbits are kept.
او قفسی دارد که خرگوش‌هایش را در آن نگهداری می‌کند.
bucket   سطل
Armed with a bucket and a mop, I started washing the floor.
در حالی که به یک سطل و یک زمین شور مجهز شده بودم، شروع به شستن کف (اتاق) کردم.
mill   آسیاب
The millstone started to go round and grain was crushed into flour.
سنگ آسیاب شروع به چرخیدن کرد و دانه‌ها تا تبدیل شدن به آرد خرد شدند.
hill   تپه
Hills are not as high as mountains.
تپه‌ها به اندازه‌ی کوه‌ها مرتفع نیستند.
kilt   دامن اسکاتلندی
A kilt is a skirt with many folds which is traditionally worn by Scottish men.
دامن اسکاتلندی دامنی با چندین پیله است که طبق سنت مردان اسکاتلندی آن را می‌پوشند.
milk   شیر(خوراکی)
Mother's milk is the best nourishment for a baby.
شیر مادر بهترین تغذیه برای نوزاد است.
twig   شاخه(درخت)
We collected dry twigs to start the fire.
ما شاخه‌های خشک را جمع کردیم تا آتش را روشن کنیم.