Result  
Correct:51+5 +255
New words:0+10 +0
Incorrect:0-2 0
Not Answered:0-1 0
 Saved Time (min.): 0+1 0
Total Score: +255
pen   خودکار
I have a lot of pens in my bag.
من خودکارهای زیادی در کیفم دارم.
pencilcase    جامدادی
Put your pencils in that red pencil case.
مدادهایت را در آن جامدادی قرمز رنگ بگذار.
to stand-up   ایستادن
I've been standing up all day and I'm really tired.
کل روز ایستاده بودم و واقعا خسته هستم.
quince   به
Quince jam is one of the sweetest things in the world.
مربای به یکی از شیرین‌ترین خوردنی‌ها در دنیا است.
zucchini   کدو سبز
Minoo doesn't like zucchini at all.
مینو اصلا کدو سبز دوست ندارد.
honey   عسل
Pour the honey into the bowl and mix it thoroughly with the other ingredients.
عسل را داخل کاسه بریزید و آن را کاملا با دیگر مواد اولیه مخلوط کنید.
pineapple   آناناس
When I arrived home, I saw five pineapples in the kitchen!
وقتی به خانه رسیدم، در آشپزخانه پنج آناناس دیدم.
kebab   کباب
Different kinds of kebab are very popular in Iran.
انواع مختلف کباب در ایران بسیار پر طرفدار هستند.
Correct answers
school   مدرسه
They're building a new school in the town.
آن‌ها در حال ساخت مدرسه جدیدی در شهر هستند.
classroom   کلاس درس
Students are expected to be quiet in the classroom.
انتظار می‌رود که دانش آموزان در کلاس ساکت باشند.
door   در
The door to his bedroom was locked.
در اتاق خواب او قفل بود.
blackboard   تخته سیاه
There is a huge blackboard in our class.
تخته سیاه بزرگی در کلاس ما وجود دارد.
desk   میز تحریر
The desks in the room were arranged in rows of ten.
میز تحریرهای این اتاق در ردیف‌های ده تایی چیده شده بودند.
chair   صندلی
The room was full of empty chairs.
اتاق پر از صندلی‌های خالی بود.
pencil   مداد
If you spot any mistakes in the article just mark them with a pencil.
اگر هرگونه اشکالی در مقاله یافتید، با یک مداد آن‌ها را مشخص کنید.
book   کتاب
I took a book with me to read on the plane.
من با خودم یک کتاب بردم تا در هواپیما مطالعه کنم.
notebook   دفترچه
He wrote the numbers in his notebook.
او اعداد را در دفترچه‌اش نوشت.
ruler   خط کش
She drew a square with her ruler.
او مربعی با خط کش خود کشید.
dictionary   واژه نامه
Notes on how to use this dictionary can be found at the beginning of the book.
توضیحات در مورد نحوه‌ی استفاده از دیکشنری در ابتدای کتاب یافت می‌شود.
eraser   پاک کن
If you write in pencil you can always rub out your mistakes with an eraser.
اگر با مداد بنویسی همواره می‌توانی اشتباهاتت را با یک پاک کن، پاک کنی.
bag   کیف
My sister had lots of chocolate in her bag.
خواهرم در کیفش یک عالمه شکلات داشت.
backpack   کوله پشتی
Don't forget your backpack when going to school.
وقتی به مدرسه می‌روی، کوله پشتی‌ات را یادت نرود.
marker   ماژیک
Mehdi highlighted some lines of the letter by a yellow marker.
مهدی چند خط از نامه را با یک ماژیک زرد علامت زد.
bench   نیمکت
He spends his afternoons sitting on a park bench.
او بعد از ظهرهای خود را با نشتسن بر روی یک نیمکت در پارک می‌گذراند.
pencil sharpener    مداد تراش
Maryam bought a new pencil sharpener on her way home.
مریم در راه بازگشت به خانه یک مداد تراش نو خرید.
chalk   گچ
He picked up a piece of chalk and wrote the answer on the blackboard.
او یک تکه گچ برداشت و پاسخ را بر روی تخته سیاه نوشت.
to sit-down   نشستن
I must sit down because my feet hurt a lot!
باید بنشینم چون پاهایم به شدت درد می‌کنند.
boy   پسر
As a young boy, I used to walk three kilometers to school every day.
وقتی که یک پسر جوان بودم، هر روز سه کیلومتر پیاده روی می‌کردم تا به مدرسه برسم.
girl   دختر
My little girl is five years old.
دختر کوچکم پنج سال دارد.
man   مرد
The man in the green jacket is the new teacher.
مردی که کت سبز بر تن دارد، معلم جدید است.
woman   زن
Shadi's nurse was really a nice woman.
پرستار شادی واقعا زن مهربانی بود.
teacher   معلم
My teacher has got such a nice personality, she’s very kind and patient.
معلمم شخصیت بسیار خوبی دارد، او بسیار مهربان و صبور است.
student   دانش آموز
Students are not allowed to bring mobile phones into the test.
دانش آموزان مجوز آوردن تلفن همراه به جلسه‌ی امتحان را ندارند.
library   کتابخانه
Ali spent the past few months doing research in the library.
علی چند ماه اخیر را به انجام تحقیقات در کتابخانه مشغول بود.
library card   کارت کتابخانه
You can use your library card to borrow books from the library.
شما می‌توانید از کارت کتابخانه‌ی خود برای امانت گرفتن کتاب‌ها استفاده کنید.
carrot   هویج
It's rather early to be sowing carrot seeds, isn't it?
کمی برای کاشتن دانه‌های هویج زود است، این طور نیست؟
orange juice   آب پرتقال
Orange juice is good for the flu.
آب پرتقال برای آنفولانزا خوب است.
onion   پیاز
I always cry when I'm chopping onions.
همیشه هنگام خرد کردن پیاز گریه‌ام می‌گیرد.
banana   موز
I only had a banana for lunch.
برای ناهار فقط یک موز خوردم.
potato   سیب زمینی
Could you peel the potatoes for me, please?
میشه لطفا سیب زمینی‌ها را برایم پوست بکنی؟
tomato   گوجه فرنگی
He ordered pasta with a tomato sauce last night for dinner.
او دیشب برای شام پاستا با سس گوجه سفارش داد.
water   اب
The human body is about 50 percent water.
حدودا 50 درصد بدن انسان را آب تشکیل می‌دهد.
yogurt    ماست
I ate natural yogurt with my lunch.
همراه با ناهارم ماست طبیعی خوردم.
egg   تخم مرغ
Mix the butter with the sugar and then add the egg.
کره و شکر را با هم مخلوط کن سپس تخم مرغ را به آن اضافه کن.
cheese   پنیر
Iranian cheeses are exported to many different countries.
پنیرهای ایرانی به کشورهای مختلفی صادر می‌شوند.
fish   ماهی
They were happy because they had caught a lot of fish that day.
آن‌ها خوشحال بودند چرا که آن روز ماهی‌های زیادی گرفته بودند.
coconut   نارگیل
This chocolate is full of coconut.
این شکلات پر از نارگیل است.
spaghetti   ماکارانی
Put a little cinnamon in your spaghetti sauce.
کمی دارچین داخل سس اسپاگتی بریز.
ice cream   بستنی
We sell 32 different flavors of ice cream.
ما بستنی‌هایی با 32 طعم مختلف می‌فروشیم.
bread   نان
There's nothing better than fresh bread, straight from the oven.
هیچ چیزی بهتر از نانی که تازه از تنور درآمده باشد، نیست.
fruit   میوه
Oranges, apples, pears, and bananas are all types of fruit.
پرتغال، سیب، هلو و موز انواع مختلفی از میوه هستند.
rice   برنج
It's a simple dish to prepare, consisting mainly of rice and vegetables.
آماده کردن این غذا که به طور عمده متشکل از برنج و سبزیجات است، کار آسانی است.
dates   خرما
A glass of milk and a handful of dates is a complete meal.
یک لیوان شیر و چند خرما می‌تواند یک وعده‌ی غذایی کامل باشد.
cake   کیک
He cut the cake into six pieces and gave each child a slice.
او کیک را به شش تکه تقسیم کرد و به هر بچه یک تکه داد.
chicken   مرغ
Defrost the chicken thoroughly before cooking.
قبل از پخت، مرغ را کاملا یخ زدایی کنید.
milk   شیر
Don't drink all the milk, we need some for breakfast.
کل شیر را ننوش، یک مقدار برای صبحانه لازم داریم.
salad   سالاد
Would you like olive oil and vinegar on your salad?
آیا مایلید در سالادتان روغن زیتون و سرکه ریخته شود؟
tea   چای
The waitress brought us two steaming cups of tea.
پیش خدمت دو فنجان چای برای ما آورد که از آن‌ها بخار بلند می‌شد.
apple   سیب
The apple tree at the bottom of the garden is beginning to grow.
درخت سیبی که در ته باغ است شروع به رشد کردن کرده است.